معنی قشنگ
فارسی به انگلیسی
Beautiful, Elegant, Exquisite, Nice, Pretty, Sleek
گویش مازندرانی
قشنگ زیبا
لغت نامه دهخدا
قشنگ. [ق َ ش َ] (ص) جمیل. زیبا. خوب صورت. (آنندراج).
فرهنگ معین
(قَ شَ) (ص.) ظریف، خوشگل، زیبا.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جمیل، خوشکل، خوشگل، دلپسند، دلربا، رعنا، زیبا، شیک، ظریف، ملوس، ملیح، نازنین، وجیه،
(متضاد) زشت
فرهنگ عمید
خوشگل، زیبا، خوشنما،
با مهارت،
نام های ایرانی
دخترانه، زیبا، خوشگل
فرهنگ فارسی هوشیار
زیبا و خوشگل
فارسی به ایتالیایی
carino
معادل ابجد
470