معنی قریش

قریش
معادل ابجد

قریش در معادل ابجد

قریش
  • 610
حل جدول

قریش در حل جدول

  • قبیله پیامبر اسلام
لغت نامه دهخدا

قریش در لغت نامه دهخدا

  • قریش. [ق َ] (ع ص) شتر استوار و توانا. (منتهی الارب). من الجمال الشدید. (اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
  • قریش. [ق ُ رَ] (اِخ) نام قبیله ای است. پدر این قبیله نضربن کنانه است. این قبیله را قریش نامند از آن جهت که گرد حرم فراهم آمده اند. (منتهی الارب). صنف دوم از عدنانیان و از دوده ٔ نضربن کنانه هستند. در وجه تسمیه به قریش اقوالی است. گویند نضر در دریای فارس در کشتی نشسته بود، ناگاه حیوانی عظیم الجثه که آن را قریش میگفتند به کشتی نزدیک شد وساکنان کشتی از آن ترسیدند. وی تیری برگرفت به سوی آن حیوان انداخت و آن را در جای خود متوقف ساخت و سپس کشتی بدان جنبنده نزدیک شد و نضر آن را گرفت و سرش را برید و به مکه برد و به نام آن موسوم گشت. توضیح بیشتر ...
  • قریش. [ق ُرَ] (اِخ) عالم الدین ابوالمعالی. از قبیله ٔ بنی عقیل و از امراء موصل بود که از سال 443 تا 453 هَ. ق. در موصل به امارت منصوب بود. در 458 وفات یافت. (طبقات سلاطین اسلام ص 106 و جدول مقابل ص 104 همان کتاب). توضیح بیشتر ...
  • قریش. [ق ُ رَ] (اِخ) (مقابر. ) در بغداد است، و آن مقابر باب التبن است، و در آنها است قبر امام موسی کاظم بن جعفر صادق بن محمد باقربن علی زین العابدین بن حسین شهیدبن علی بن ابی طالب رضی اﷲ عنهم. (از معجم البلدان). توضیح بیشتر ...
  • قریش. [ق ُ رَ] (اِخ) (ابو. ) دهی است معروف در راه مصعد که میان آن تا واسط یک فرسنگ فاصله است. (از معجم البلدان). توضیح بیشتر ...
  • قریش. [] (اِخ) ابن زنگی. از امیران لشکر سلطان سنجر بود، که پس از شکست خوردن سنجر به دست اوزخان خطایی به قتل رسید. (اخبار الدوله السلجوقیه ص 94). توضیح بیشتر ...
  • قریش. [ق ُ رَ] (اِخ) ابن بدران عقیلی. از سران لشکر سلطان طغرل بیک سلجوقی است. وی با قتلمش بن اسرائیل به جنگ بساسیری رفت. رجوع به قتلمش بن اسرائیل و تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 355 شود. توضیح بیشتر ...
  • قریش. [] (اِخ) دندانی. غلام طاهربن حسین بن مصعب ذوالیمینین است، که در جنگ محمدامین و مأمون به سال 198 هَ. ق. محمدامین به دست او کشته شد. روز پس از این واقعه طاهر سر او را به سوی مروان فرستاد. (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 310). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

قریش در فرهنگ عمید

  • صد‌وششمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۴ آیه، ایلاف،
گویش مازندرانی

قریش در گویش مازندرانی

  • آوای نامفهوم نوزاد که با خوشحالی ادا شود
فرهنگ فارسی هوشیار

قریش در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ فارسی آزاد

قریش در فرهنگ فارسی آزاد

  • قُرَیْش، نام قبیله ای بود عَدْنانِی که در زمان ظهور حضرت رسول در مکّه سِدانَت کعبه را بر عهده داشتند و حضرت رسول از آن قبیله بودند،. توضیح بیشتر ...
  • قُرَیْش، نام سوره 106 قرآن است که مکیّه می باشد و چهار آیه دارد،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید