معنی قرنیه
لغت نامه دهخدا
قرنیه. [ق َ ی َ / ی ِ] (معرب، اِ) رجوع به پرده شود.
فرهنگ معین
(قَ یِّ) [ع. قرنیه] (اِ.) لایه شفافی که در جلو چشم قرار دارد و نور را از خود عبور می دهد.
فرهنگ عمید
بخشی از پردۀ صلبیه که در جلو چشم قرار دارد و کاملاً شفاف است و نور را بهسهولت از خود عبور میدهد،
حل جدول
قسمتی از چشم
التهاب قرنیه
عارضه ای در چشم
نوعی ضایعه چشمی کنار قرنیه
ناخنک
لایه شفافی در چشم
قرنیه
فرهنگ فارسی هوشیار
قسمتی از پرده صلبیه که در جلو چشم قرار دارد و شفاف است
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
Onyx (m)
واژه پیشنهادی
اطلاعات عمومی
معادل ابجد
365