معنی قربوس

لغت نامه دهخدا

قربوس

قربوس. [ق َ رَ] (معرب، اِ) کوهه ٔ زین. و ساکن نگردد جز در ضرورت. ج، قرابیس. (منتهی الارب). بر وزن محسوس [کذا]، کوهه ٔ زین اسب را گویند، و آن بلندی پیش زین اسب است. و با بای فارسی هم آمده است و به ضم اول نیز دیده شده. (برهان).

فرهنگ معین

قربوس

(قَ) [ع.] (اِ.) کوه زین.


پس کوهه

قسمت عقب زین، مؤخر، قیقب، مق. پیشکوهه، قربوس،

فرهنگ عمید

قربوس

کوهۀ زین، برآمدگی جلو و عقب زین، زین‌کوهه،


پیش کوهه

برآمدگی جلو زین اسب، قربوس،

فرهنگ فارسی هوشیار

قربوس

قرپوس درپارسی زین کوده زینکوهه پیشکوهه (اسم) کوهه زین زین کوهه جمع قرابیس.


قرابیس

(تک: قربوس) کوهه زین ها


زین کوه

(اسم) برآمدگی جلو و عقب زین (اسب) قربوس زین.


زین کوده

(اسم) برآمدگی جلو و عقب زین (اسب) قربوس زین.


زین کوهه

(اسم) برآمدگی جلو و عقب زین (اسب) قربوس زین.

معادل ابجد

قربوس

368

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری