معنی قرار داده شده

فرهنگ فارسی هوشیار

قرار داده

نهاده اویستاده نشاند ه (صفت) معین کرده، ثابت گشته مقرر شده، عهد بسته پیمان بسته.

واژه پیشنهادی

گرو داده شده

مرهون


نعمت داده شده

متنعم-صاحب نعمت-برخوردار-مرفه-غرق نعمت-متمتع-توانگر-


زیور داده شده

مکلّل


زینت داده شده

آراسته


جلا داده شده

مصقول

معادل ابجد

قرار داده شده

824

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری