معنی فیلا
لغت نامه دهخدا
فیلا. (یونانی، ص) به لغت یونانی به معنی دوستدار باشد. (برهان). رجوع به فیلسوف شود.
فیلاسوف
فیلاسوف. [سُف ْ] (یونانی، ص، اِ) به لغت یونانی دوستدار حکمت، چه فیلا دوستدار وسوف حکمت را گویند. (برهان). رجوع به فیلسوف شود.
بید زرد
بید زرد. [دِ زَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) در شهرستانک این نام را به «سالیکس آک ُ م ُ فیلا» دهند. (یادداشت مؤلف). گونه ای از درخت بید که در جنگلهای ارس و در کلاکهای میان شیراز و فیروزآباد فراوان است. رجوع به جنگل شناسی ج 1 ص 195 و گیاه شناسی گل گلاب ص 297 شود.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
بیش سهندگی
واژه پیشنهادی
اطلاعات عمومی
انگلیسی به فارسی
تعداد فیلا منتهای نخ
فرهنگ فارسی آزاد
مُنیَه، آرزو، خواسته، خانه زیبای ساحلی (ویلا که به عربی فیلا نیز می گویند)، (جمع: مُنی)،
مخفف اصطلاحات انگلیسی
فدراسیون بینالمللی سبکهای همبسته کشتی که بیشتر با نام اختصاری آن فیلا (FILA) شناخته میشود، یک فدراسیون بینالمللی برای ورزش کشتی است که در سال ۱۹۱۲ تأسیس شده و مقر آن در لوزان، سوئیس قرار دارد.
فیلا در حال حاضر ۱۷۴ عضو دارد، ریاست آن برعهده رافی مارتینتی از سوئیس است و نهاد اداره کننده ورزش کشتی آماتور در دنیا و نماینده این ورزش در کمیته بینالمللی المپیک به شمار میآید.
معادل ابجد
121