معنی فضایل

فضایل
معادل ابجد

فضایل در معادل ابجد

فضایل
  • 921
حل جدول

فضایل در حل جدول

فرهنگ معین

فضایل در فرهنگ معین

  • (فَ یِ) [ع. فضائل] (اِ.) جِ فضیلت.
لغت نامه دهخدا

فضایل در لغت نامه دهخدا

  • فضایل. [ف َ ی ِ] (ع اِ) ج ِ فضیله. (یادداشت مؤلف). برتریها. هنرها. فزونیها در دانش. (فرهنگ فارسی معین):
    اندر فضایل تو قلم گویی
    چون نخله ٔ کلیم پیمبر شد.
    منجیک ترمذی.
    حدیث او معانی در معانی
    رسوم او فضایل در فضایل.
    منوچهری.
    این قدر از فضایل این پادشاه تقریر افتاد. (کلیله و دمنه). ذکر فضایل او در افواه خاص و عام افتاده. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). از حدایق جد و هزل و حقایق فضایل و فضل ریان گشته. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

فضایل در فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی هوشیار

فضایل در فرهنگ فارسی هوشیار

  • جمع فضیلت، برتریها، هنرها، فزونیها
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه