معنی فرصاد

لغت نامه دهخدا

فرصاد

فرصاد. [ف ِ] (ع اِ) تود یا توت سرخ یا بار آن. (از منتهی الارب). توت سفید را گویند و آن در خاصیت قائم مقام انجیر است. اگر برگ آن را با برگ انجیر سیاه و برگ انگوردر آب باران بجوشانند و موی را بدان بشویند سیاه گرداند. (برهان). اسم عربی توت سفید. (حکیم مؤمن). توت شامی که در ماوراءالنهر است و آن را خرتوت گویند. (ترجمه ٔ صیدنه). توت و گفته اند بار توت و گفته اند توت سرخ و منه قول الاسودبن یعفر: «قنأت أنامله من الفرصاد». (از اقرب الموارد). || در کلام فقها مراد از فرصاد درختی است که بارش توت بود زیرا درخت را به نام بارش خوانند همچنانکه ثمر را به نام درخت. || رنگی است سرخ. (از اقرب الموارد).

فرهنگ معین

فرصاد

درخت توت یا توت سرخ، میوه توت، رنگی است سرخ. [خوانش: (فِ) [ع.] (اِ.)]

حل جدول

فرصاد

میوه توت

فرهنگ گیاهان

فرهنگ فارسی هوشیار

فرصاد

‎ توت تود، توت سرخ، سرخابی از رنگ ها، هسته ی انگور (اسم) درخت توت یا توت سرخ، میوه توت، رنگی است سرخ.

معادل ابجد

فرصاد

375

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری