معنی فرآیند
فرهنگ عمید
سلسله دگرگونیهای طبیعی برای رسیدن به نتیجهای معیّن: فرایند هضم غذا، فرآیند رشد،
مجموعه عملکردهای مختلف برای حصول نتیجهای معین،
واژه پیشنهادی
پروسه
عمل یا فرآیند ترساندن
ارعاب
دوره مشخص در یک فرآیند
فاز
فرآیند فرمان دادن به دیگران
امر و نهی
فرآیند پوشاندن چیزی برای دیده نشدن
استتار
پیدایش ناهماهنگی یا وقفه در یک فرآیند
اختلال
حل جدول
پروسه
فرآیند ساییدن
سایش
فرآیند پرداخت بدهی
بازپرداخت
فرآیند ماشینی کردن فعالیتها
مکانیزاسیون
فرآیند و انجام کار
روند
فرآیند ماشینی کردن فعالیت ها
مکانیزاسیون
فارسی به انگلیسی
معادل ابجد
345