معنی فاراد
لغت نامه دهخدا
فاراد. (لاتینی، اِ) واحد ظرفیت الکتریکی است و مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر به یک ولت برسد واحد یک کولن (کولمب) الکتریسیته باشد. این اصطلاح از زمان مایکل فاراده معمول شده است. (از وبستر). رجوع به فاراده شود.
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) واحد اندازه گیری ظرفیت الکتریکی.
فرهنگ عمید
واحد اندازهگیری ظرفیت الکتریکی،
حل جدول
واحد سنجش ظرفیت خازن
واحد ظرفیت الکتریکی
فاراد
یکاى ظرفیت خازن
فاراد
واحدظرفیت خازن
فاراد
واحدی درعلم فیزیک
فاراد
ظرفیت الکتریکی
فاراد
واحد سنجش ظرفیت خازن
فاراد
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی بر گرفته از نام فارادی یکان گنجایی کهربی (اسم) واحد عملی ظرفیت الکتریکی و آن مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر بیک ولت برسد و دارای یک کولن (کولمب) الکتریسیته باشد این اصطلاح از زمان فاراده معمول شده.
آیه های قرآن
پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد؛ ولى ما، او و تمام کسانى را که با او بودند، غرق کردیم.
برق و الکترونیک
انگلیسی به فارسی
فاراد
معادل ابجد
286