معنی فاخته

فاخته
معادل ابجد

فاخته در معادل ابجد

فاخته
  • 1086
حل جدول

فاخته در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

فاخته در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

فاخته در فرهنگ معین

  • (خْ تِ) [ع. فاخته] (اِ. ) کوکو، پرنده ای است خاکی رنگ شبیه کبوتر و کمی کوچک تر از آن که دور گردنش طوقی سیاه دارد. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

فاخته در لغت نامه دهخدا

  • فاخته. [ت َ / ت ِ] (اِ) مرغی است خاکستری رنگ مطوق به طوق سیاه. آن را قلیل الالفت دانسته اند. بجهت آوازش آن را کوکو نیز گویند. اهل انطاکیه یمامه خوانند. (آنندراج). قمری. کوکو. فانیز. (ناظم الاطباء). صلصل. (منتهی الارب). هاکس گوید: از کبوتر کوچکتر و نشانها و علامتهای او با کبوتر تباین تام دارد. صدایش نرم و حزن انگیز است. چشمانش شیرین و خوش نگاه است. امانت و بیگناهی آن لایق تقدیم و هدیه ٔ حضور خداوندش نموده است. توضیح بیشتر ...
  • فاخته. [ت َ / ت ِ] (اِ) نام اصل یازدهم از هفده بحر اصول موسیقی، و آن را فاخته ضرب هم خوانند. (برهان). نام ضربی از موسیقی و نوعی از نواختن ساز:
    بلبل از اوراق گل کرده درست
    منطق الطیر و اصول فاخته.
    ژاله (از آنندراج).
    آن را به انواع گوناگون ِ فاخته ٔ ثقیل، فاخته ٔ صغیر و فاخته ٔ کبیر تقسیم کنند. رجوع به اصول فاخته شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

فاخته در فرهنگ عمید

  • (زیست‌شناسی) پرنده‌ای خاکی‌رنگ، کوچک‌تر از کبوتر، با طوق دور گردن که گوشت آن برای معالجۀ رعشه، فالج، و سستی اعضا مفید است، کالنجه، کوکو، قمری: آن قصر که بر چرخ همی‌زد پهلو / بر درگه آن شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌ای / بنشسته و می‌گفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲)،
    (موسیقی) [قدیمی] نوعی رعایت ضرب و زمان در موسیقی قدیم: بلبل از اوراقِ گل کرده درست / منطق‌الطیرِ اصول فاخته (امیرخسرو: ۷۸۴)،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

فاخته در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

فاخته در فارسی به عربی

نام های ایرانی

فاخته در نام های ایرانی

  • دخترانه، پرنده ای از خانواده کبوتر، کوکو
تعبیر خواب

فاخته در تعبیر خواب

  • دیدن فاخته درخواب، دلیل زنی بود ناقص دین و بدمهر که با کسی نسازد. اگر بیند که فاخته داشت، دلیل است زنی بدین صفت بخواهد. اگر بیند فاخته خورد، دلیل که به قدر آن مال یابد. - محمد بن سیرین. توضیح بیشتر ...
  • اگر بیند فاخته بر بام خانه او نشست و آواز نمود، دلیل است از غایبی خبر خوش شنود. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی. توضیح بیشتر ...
  • دیدن فاخته به خواب بر سه وجه است. اول: زن. دوم: فرزند. سوم: خادم - امام جعفر صادق علیه السلام. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

فاخته در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ کوکو کبوک، زبانزدی در خنیای باستانی (اسم) کوکو، اصل یازدهم از هفده بحر اصول موسیقی قدیم فاخته قدیم فاخته ضرب و آنرا با انواع گوناگون: فاخته ثقیل فاخته صغیر و فاخته کبیر تقسیم کنند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ پهلوی

فاخته در فرهنگ پهلوی

  • قمری، مرغ خوش آواز
واژه پیشنهادی

فاخته در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید