معنی غذای فرانسوی

حل جدول

غذای فرانسوی

کامامبر، اسکارگو، شاتوبریان


یک غذای فرانسوی

الیگوت


غذای سنتی فرانسوی

راتاتویی


نوعی غذای فرانسوی

کامامبر، اسکارگو، کامامبر، شاتوبریان

کامامبر، اسکارگو، کامامبر، شاتو بریان

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

غذای سنگین

غذای سنگین. [غ ِ / غ َ ی ِ س َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم. غذای گران. غذای ناگوار.


غذای گران

غذای گران. [غ ِ / غ َ ی ِ گ ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خوراکی که سنگین باشد. غذای دیرهضم. غذای سنگین. غذای ناگوار.


غذای دهقان

غذای دهقان. [غ ِ / غ َ ی ِ دِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) خورش دهقانی. یکی از انواع غذاهائی بود که برای خسرو پرویز تهیه می شد و آن عبارت بود ازگوشت گوسفند نمکسوز و نارسوز (گوشتی که در رب انار بخوابانند) و تخم پخته. (از کتاب ایران در زمان ساسانیان چ 1317 هَ. ش. ص 338 و چ 1332 هَ. ش. ص 499).


فرانسوی

فرانسوی. [ف َ س َ] (ص نسبی، اِ) منسوب به کشور فرانسه. اهل فرانسه. رجوع به فرانسه شود. || زبان مردم فرانسه. رجوع به فرانسه شود.


غذای شاه

غذای شاه. [غ ِ / غ َ ی ِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) خورش شاهی. از جمله ٔ غذاهای مطبوع بود که در قصرخسرو پرویز برای پادشاه ولاش مهیا می کردند و آن مرکب بود از گوشت گرم و گوشت سرد و برنج و برک معطر و مرغان مسمن و خبیص و طبرزد. (از کتاب ایران در زمان ساسانیان چ 1317 هَ.ش. ص 338 و چ 1332 هَ.ش. ص 499).


غذای رومی

غذای رومی. [غ ِ / غ َ ی ِ] (ترکیب وصفی، اِمرکب) خورش رومی. یکی از انواع طعامها و غذاهای مطبوعی بود که برای خسرو پرویز تهیه می شد و آن گاه با شیر و شکر، و گاه با تخم و عسل و برنج، و گاه با کره و شکر و شیر ساخته می شد. (از کتاب ایران در زمان ساسانیان چ 1317 هَ. ق. ص 338 و چ 1332 هَ.ش. ص 499).


غذای خراسانی

غذای خراسانی. [غ ِ / غ َ ی ِ خ ُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خورش خراسانی. از جمله ٔ طعامها و غذاهای مطبوع بود که برای خسرو پرویز تهیه می کردند و آن از گوشت کباب شده به سیخ، و گوشت پخته دردیگ، و کره و عصارات ترکیب می یافت. (از کتاب ایران در زمان ساسانیان چ 1317 هَ.ش. ص 338 و چ 1332 ص 499).

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی

فرانسوی در فارسی: تازی گشته فرنگی (صفت) منسوب به فرانسه از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه

فرهنگ عمید

فرانسوی

از مردم فرانسه،
تهیه‌شده در فرانسه: عطرهای فرانسوی،
(اسم) زبانی از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی که در فرانسه و بلژیک رایج است،
مربوط به فرانسه،

معادل ابجد

غذای فرانسوی

2118

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری