معنی غارت کردن
لغت نامه دهخدا
غارت کردن. [رَ ک َ دَ] (مص مرکب) چپو کردن. چپاول کردن. یغما کردن. اغاره. (ترجمان القرآن).
غارت
غارت. [رَ] (ع اِمص) غاره. تاراج. چپو. چپاول. تالان. چپو کردن. به چپاول بردن. تالان کردن. ج، غارات. تاخت و تاراج و نهب و ریسمان نیک بافته. || (ص) تاراج کننده. (منتهی الارب) (از حاشیه ٔ برهان چ معین).
غارت گری
غارت گری. [رَ گ َ] (حامص مرکب) دزدی. دزدی کردن. به غارت بردن. چپاول کردن. یغما کردن. به یغما بردن. به تاراج بردن. چپو کردن.
فارسی به انگلیسی
Forage, Foray, Harry, Loot, Maraud, Pillage, Plunder, Ransack, Sack
فرهنگ فارسی هوشیار
حل جدول
فارسی به عربی
سلب، علف، غراب، غنائم، معی، نهب، ابتِزار
واژه پیشنهادی
چاپیدن
فارسی به ایتالیایی
saccheggiare
تعبیر خواب
اگر بیند لشگر اسلام دیار کفر را غارت کردند، دلیل که کافران را مصیبت رسد. اگر بیند لشگر کفر دیار اسلام را غارت کردند، دلیل که اندوهی به اسلام رسد. - جابر مغربی
دیدن غارت به خواب بر چهار و جه است. اول: جنگ کردن، دوم: زیان مال، سوم: غم و اندوه، چهارم: نرخهای ارزان - امام جعفر صادق علیه السلام
فرهنگ معین
(رَ) [ع. غاره] (اِ.) چپاول کردن، به تاراج بردن.
فرهنگ عمید
ربودن اموال کسی به آشکار و با توسل به زور، تاراج کردن، چپاول کردن، دزدیدن،
(اسم) آنچه پس از شکستخوردن کسی برجای ماند، غنیمت،
معادل ابجد
1875