معادل ابجد
عیان در معادل ابجد
عیان
- 131
حل جدول
عیان در حل جدول
- ظاهر، آشکار، برملا، روشن
مترادف و متضاد زبان فارسی
عیان در مترادف و متضاد زبان فارسی
-
آشکار، برملا، روشن، صریح، ظاهر، فاش، محسوس، معلوم،
(متضاد) نهان. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
عیان در فرهنگ معین
- (مص م. ) به چشم دیدن، (اِمص. ) دیدار، (اِ. ) یقین در دیدار و مشاهده، (ق. ) ظاهر، آشکار. [خوانش: (ع) [ع. ]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
عیان در لغت نامه دهخدا
- عیان. (ع مص) به چشم دیدن. (از اقرب الموارد). رویاروی چیزی را دیدن. (دهار). دیدن به چشم. (غیاث اللغات). مُعاینه. رجوع به معاینه شود. توضیح بیشتر ...
-
عیان. (ع اِ) یقین در دیدار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء): لقیه عیاناً، رآه عیاناً؛ ملاقات کرد او را به چشم و در دیدن وی شک نکرد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). || یقین و یقین در دیدار و مشاهده و ظاهر و آشکار و دیدار به چشم. (ناظم الاطباء). ظاهر و آشکاره. (آنندراج). معلوم. هویدا. روشن. واضح. مبین:
سوگند خورم کز تو برد حورا خوبی
خوبیت عیان است چراباید سوگند.
عماره.
همگان حال من شنیدستید
بلکه دانسته اید و دیده عیان. توضیح بیشتر ...
-
عیان. (اِخ) رجوع به علی عیان شود.
- عیان. [ع َی ْ یا] (ع ص) درمانده در کار و سخن. (منتهی الارب). درمانده و آشفته و سرگردان. (ناظم الاطباء). کسی که راه مراد خود را نیافته باشد و یا از آن عاجز شده باشد و محکم کردن آن را نتوانسته باشد. (از اقرب الموارد). عَی ّ. عَیایاء. رجوع به عی و عیایاء شود. || سخت چشم زخم رساننده. مِعیان. (از ذیل اقرب الموارد از تاج العروس). رجوع به معیان شود. توضیح بیشتر ...
- عیان. [ع َی ْ یا] (اِخ) شهری است به یمن از ناحیه ٔ مخلاف جعفر. (از معجم البلدان) (از منتهی الارب). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
عیان در فرهنگ عمید
-
به چشم دیدن، دیدن به چشم،
یقین در دیدار،
(صفت، قید) ظاهر، آشکار،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژههای فارسی سره
عیان در فرهنگ واژههای فارسی سره
- هویدا، آشکار
کلمات بیگانه به فارسی
عیان در کلمات بیگانه به فارسی
- آشکار، هویدا
فارسی به انگلیسی
عیان در فارسی به انگلیسی
- Express, Explicit
فرهنگ فارسی هوشیار
عیان در فرهنگ فارسی هوشیار
- رویاروی چیزی را دیدن، بچشم دیدن
فرهنگ فارسی آزاد
عیان در فرهنگ فارسی آزاد
- عِیان، به چشم دیدن- ملاحظه عینی- در فارسی با تلفظ عَیان به معنای ظاهر و آشکار مُصْطَلَح می باشد،. توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی
عیان در واژه پیشنهادی
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید