معنی عنبیه
فرهنگ معین
(عِ نَ یِّ) [ع. عنبیه] (اِ.) پرده ای است در چشم شبیه دیافراگم در دوربین عکاسی که میزان ورود نور به چشم را تنظیم می کند. رنگ عنبیه در افراد متفاوت است.
فرهنگ عمید
بافت رنگی در چشم مهرهداران که مردمک در قسمت مرکزی آن قرار دارد،
حل جدول
فارسی به عربی
قزحیه
فرهنگ فارسی هوشیار
بیماری ها
شرح بیماری
التهاب عنبیه عبارت است از التهاب بافت هایی که عنبیه چشم را میسازند. گاهی این بیماری ممکن است با چشم صورتی (التهاب ملتحمه) اشتباه گرفته شود.
علایم شایع
التهاب عنبیه با شروع ناگهانی:
درد شدید چشم
حساسیت چشم به نور
قرمزی چشم
گاهی کوچکتر بودن مردمک در چشم درگیر
اشک ریزش
تاری دید التهاب عنبیه با شروع تدریجی:
درد چشم
حساسیت چشم به نور
دیده نقاط شناور در میدان دید
تاری دید
علل
عفونت که از یک نقطه دیگر بدن به چشم گسترش یافته است. علل شایع عبارتند از: ـ توکسو پلاسموز ـ سل ـ هیستوپلاسموز ـ سیفلیس ـ سارکوئیدوز ـ ویروسها
عوامل تشدید کننده بیماری
آرتریت روماتویید [یک نوع شایع التهاب مفاصل]
کولیت اولسرو
عفونت ویروسی، باکتریایی، قارچی یا انگلی
سایر بیماریهای چشمی
پیشگیری
در حال حاضر نمیتوان از آن پیشگیری به عمل آورد.
عواقب مورد انتظار
با درمان سریع معمولاً میتوان بینایی را حفظ کرد. معمولاً به بیماری زمینه ساز بستگی دارد.
عوارض احتمالی
آب سیاه
آب مروارید
از دست دادن نسبی یا کامل بینایی
درمان
اصول کلی
با انجام معاینات تخصصی چشم میتوان تشخیص را قطعی نمود.
تا زمان کامل شدن درمان، عینک تیره به چشم بزنید، حتی در منزل و مکانهای سرپوشیده
درمان هرگونه بیماری زمینه ساز
داروها
قطرههای چشمی (گشاد کننده مردمک) که باعث پیشگیری از تشکیل بافت جوشگاهی میشوند. شاید لازم باشد تا آخر عمر این قطرهها را مورد استفاده قرار دهید.
داروهای کورتیزونی خوراکی یا قطرههای چشمی کورتیزونی برای کاهش التهاب
اصطلاحات سینمایی
نمایی که در آن از نقابی مدور استفاده می شود و به آن حالتی شبیه عنبیه می بخشد (گاه از نقاب های بیضوی، مستطیلی و... استفاده می شود). این نما در سینمای صامت طرفداران زیادی داشت و به دلایل زیر به کار می رفت: 1- باز کردن یا بستن صحنه ای که اولی عنبیه باز و دومی عنبیه بسته نام داشت. 2- جلب توجه بیننده به شخصیت یا شیء خاصی. 3- خلق جلوه های طنز آمیز با تمرکز روی یک شخصیت یا شیء و بعد باز کردن و گسترده کردن تصویر به نحوی که معلوم شود آن شخصیت یا شیء در وضعیت خاصی گیر افتاده است. 4- خلق این توهم که از یک سوراخ برای مثال سوراخ کلید به صحنه نگاه می شود.
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
عنبیه
اطلاعات عمومی
عنبیه
برق و الکترونیک
دیافراگم عنبیه
معادل ابجد
137