معنی عمر خیام

لغت نامه دهخدا

عمر خیام

عمر خیام. [ع ُ م َ رِ خ َی ْ یا] (اِخ) ابن ابراهیم خیامی نیشابوری، مکنی به ابوالفتح یا ابوحفص و ملقب به حجهالحق و مشهور به عمر خیام.حکیم، ریاضی دان و شاعر بزرگ ایران در قرن پنجم و ششم هجری. سال ولادت و ابتدای زندگی او بدرستی معلوم نیست، ولی وفاتش را غالباً بسال 517 هَ.ق. صحیح دانسته اند. عمر خیام از مشاهیر حکما، منجمان، اطباء، ریاضی دانان و شاعران بود. معاصران او وی را در حکمت تالی بوعلی سینا شمرده اند و در احکام نجوم قول او را مسلم میداشتند و در کارهای بزرگ علمی، از قبیل ترتیب رصد، اصلاح تقویم و نظایر آنها بدو رجوع میکردند. او راسفرهایی به سمرقند، بلخ، هرات، اصفهان و حجاز بوده است. و گویند که وی مردی تندخوی بود و بسبب بیان حقایق و اظهار حیرت و سرگشتگی در حقیقت احوال وجود و تردید در معاد و آخرت و ترغیب به استفاده از لذائذ موجود و حال، و امثال این مسائل که همه خارج از حدود ذوق و درک عامه ٔ مردم است، مورد کینه و شماتت علمای دینی بود. همچنین او را به بخل و ضَنَّت در امر تعلیم وتألیف و پیروی از فلسفه ٔ مادی و لامذهبی نسبت داده اند؛ اما در عین حال برخی از محققان معتقدند که خیام به اصول تصوف علاقه داشت، و تأثیر عقاید و افکار متصوفه در آثار او مشهود است. خیام را تألیفاتی است که از جمله ٔ آنهاست: 1- ترجمه ٔ خطبهالغراء ابن سینا. 2- رساله ای کوتاه در یک مسأله ٔ جبری بوسیله ٔ قطوع مخروطی. 3- رساله ٔ جبر و مقابله که مهمترین کتاب ریاضی خیام است. 4- رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما. 5- رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس. 6- رساله ٔ وجودیه یا رساله در کلیات وجود. 7- لوازم الامکنه، درباره ٔ فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقالیم. 8- نوروزنامه، در بیان اسباب پیدایش جشن نوروز. بسیاری از رسالات وی در مسکوچاپ شده است. خیام را رباعیات بسیار مشهوری نیز هست که به غالب زبانهای زنده ٔ دنیا ترجمه و درباره ٔ آنها تحقیق و تتبع شده است. این رباعیات بسیار ساده و بی آرایش و دور از تصنع و تکلف است. و خیام آنها را غالباً به دنبال تفکرات فلسفی خود سروده و قصد او از ساختن آنها شاعری و به سلک شعرا درآمدن نبوده است و بهمین سبب وی در عهد خود شهرتی در شاعری نداشته و به نام حکیم و فیلسوف شناخته میشده است. چنانکه بعقیده ٔبسیاری از محققان، غالب رباعیاتی که فعلاً به او نسبت میدهند از وی نیست و اغلب آنها رباعیاتی است که پس از خیام به سبک او سروده اند و به نام وی شهرت یافته است. برای اطلاع بیشتر از احوال خیام رجوع به مآخذ ذیل شود: تاریخ ادبیات در ایران، تألیف ذبیح اﷲ صفا ج 2، معجم المؤلفین ج 7 ص 269، الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 194، تتمه ٔ صوان الحکمه ص 112، تاریخ الحکماء شهرزوری، چهارمقاله چ لیدن ص 62، تذکره الشعراء دولتشاه سمرقندی ص 88، مقدمه ٔ رباعیات خیام تألیف سعید نفیسی، مقدمه ٔ رباعیات خیام تألیف ذکاءالملک فروغی، مقاله ٔ عباس اقبال آشتیانی در مجله ٔ شرق ص 466 بعنوان «راجع به احوال حکیم عمر خیام نیشابوری » و نیز رجوع به یادداشتهای آقای دشتی درباره ٔ خیام شود. از اوست:
افسوس که ما بیهده فرسوده شدیم
وز داس سپهر سرنگون سوده شدیم
دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده به کام خویش نابوده شدیم.
برخیز و مخور غم جهان گذران
خوش باش و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران.


خیام

خیام. [خ َی ْ یا] (اِخ) یکی از آثار دوره ٔ صفوی شهر اسپاهان است. (یادداشت مؤلف).

خیام. [خ ِ] (ع اِ) یومی از ایام معروف عربان است که درآن خیمه ها برافراشته بودند. (یادداشت بخط مؤلف).

خیام. (ع اِ) ج ِ خیمه. خیمه ها. (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). چادرها. سراپرده ها:
باغ پرخیمه های دیبا گشت
زندوافان درون شده بخیام.
فرخی.
این چه خرگه چه تتق این چه خیام است اینجا
چتر مه رایت خور ظل غمام است اینجا.
نظام قاری.

خیام. [خ َی ْ یا] (ع ص) چادردوز. خیمه دوز. (از ملخص اللغات حسن خطیب) (از منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). || خیمه فروش. (انساب سمعانی).

خیام. [خ ِ] (ع مص) ترسیدن و بددلی کردن. || مکر و حیله کردن پس رجوع کردن بر آن. || برداشتن پا. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب).

خیام. [خ َی ْ یا] (اِخ) علی بن محمدبن احمدبن خلف خراسانی ملقب به علاءالدین. اوراست: دیوانی بفارسی با شعر بسیار که در خراسان و آذربایجان مشهور است. (از معجم الالقاب ج 4 ص 176 نسخه ٔ مصطفی جواد بنقل احمد حامد صراف در کتاب عمرخیام).

خیام. [خ َی ْ یا] (اِخ) شهرت و لقب و تخلص ابوالفتح و بقولی ابوحفص غیاث الدین عمربن ابراهیم نیشابوری است و او را خیامی نیز می نامند [متوفی بین 515- 517 هَ. ق.]. او حکیم وریاضی دان و شاعر معروف ایران در قرن پنجم و ششم هَ. ق. است. سبب شهرت او به خیام درست معلوم نیست و احتمال داده اند که پدرش خیمه دوز بوده است. تفصیل زندگی او نیز با روایات افسانه آمیز مخلوط گشته است. بموجب این روایات، او در کودکی با خواجه نظام الملک و حسن صباح همشاگرد بوده است و این خبر بسیار مستبعد است، همچنین وی را در امر تهیه ٔ زیج ملکشاهی (467 هَ. ق.) در شمار سایر دانشمندان ذکر کرده اند که خالی از اشکال نیست. قدیمترین مآخذی که ذکر او در آنها آمده است غیر از یک نامه ٔ منسوب به سنائی غزنوی کتاب میزان الحکمه ٔ عبدالرحمن خازنی و چهارمقاله ٔ نظامی عروضی و تتمه ٔ صوان الحکمه ٔ ابوالحسن بیهقی است. خیام بنابر مشهور در عراق و خراسان سفر کرد و غالباً بتدریس حکمت و مطالعه در علوم ریاضی اشتغال داشت. از جمله آثاروی رساله ای در جبر و مقابله و رساله ای فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس و همچنین مختصری در طبیعیات و رساله ای در وجود و رساله ای در کون و تکلیف است، در تذکره ها چند رساله ٔ دیگر به او نسبت داده اند و از آنجمله است نوروزنامه که در صحت انتساب آن بدو تردید کرده اند و غیر از اینها چند شعر عربی و تعدادی رباعی فارسی است. در هر صورت هرچند شهرت بخل او در تعلیم ظاهراً اساسی ندارد اما محقق است که وی پرگویی را دوست نمیداشته چه نه بتألیف کتابهای مفصل پرداخته و نه شاگردان معروفی دارد. حتی رباعیهای بدیع و لطیف فارسی و مشهور خود را زیاد نگفته و احتمال دارد که بسبب اشتغال به علم و حکمت تا حدی شاعری را دون شأن خود میدانسته است مضافاً به اینکه در قدیم نیز شهرت او بشاعری نبوده است. چنانکه معاصر وی نظامی عروضی سمرقندی با آنکه به وی ارادتی داشته است و از او با احترام و تقدم در علم نجوم نام می برد، از شاعری او سخنی نمیگوید، در حالی که اگر خیام را رباعی مشهور بود و یا به شاعری شهرت داشت، قاعدهً باید نظامی این دقیقه را فرونگذارد. باری در باب رباعیات منسوب به خیام و اینکه چه مقدار از این رباعیات از او است و چه مقداربنام اوست بین محققان قرن حاضر اختلاف است تا آنجا که تنی چند انتساب این رباعیات را به حکیم عمرخیام منکر شده اند! و خیام ریاضی دان و خیام شاعر را دو تن پنداشته اند اما برخلاف این تصور، از قدیمترین مآخذ که در آنها از رباعیات خیام ذکری رفته است تاریخ الحکماء شهرزوری و مرصادالعباد نجم الدین رازی است و پس از آن جهانگشای جوینی و تاریخ گزیده و مونس الاحرار را می توان ذکر کرد اگر چه در کتب قدیمتر هم اشارات بشعر فارسی او هست. از رباعیات خیام که آن همه باعث شهرت اوشده تاکنون نسخه ٔ جامع و کامل موثقی در دست نیست و بسیاری از آنچه بدو منسوب می باشد مجهول و منحول است و به این جهت در تعداد واقعی رباعیات او جای بحث است و از قرن نهم و دهم هجری قمری تعداد این رباعیات درنسخ مختلف روبفزونی نهاده است و بجهات مختلف هر رباعی مجهول القائلی را که مضمونش با بعضی سخنان خیام مناسبت داشته به او نسبت داده اند چندانکه تعداد رباعیات منسوب به او که در مجموع مآخذ نسبهً قدیم به سیصدرباعی نمی رسد رفته رفته از هزار نیز تجاوز می کند.
شهرت فوق العاده ٔ رباعیات خیام در ادوار اخیر چه در ایران و چه در جهان تا حدی زیاد مدیون ترجمه ٔ معروف انگلیسی ادوارد فیتز جرالد است که قبول و رواج آن خیام را در اروپا بعنوان یکی از گویندگان بزرگ عالم مشهور کرده است و به این منتهی شده که رباعیات او به زبانهای مختلف منجمله فرانسوی و انگلیسی و آلمانی و ایتالیایی و روسی و عربی و ترکی و ارمنی و آنهم غالباً و مکرر ترجمه شود و متن آن نیز در ایران و غیره همراه با ترجمه یا بدون آن مکرر چاپ گردد و از جمله ٔ این چاپها می توان چاپ ژکوفسکی و چاپ آربری را نام برد. مضمون عمده ٔ غالب رباعیات او شک و حیرت وتوجه بمرگ و فنا و تذکار ضرورت اغتنام عمر است و ازبعضی جهات افکار او با افکار ابوالعلاء معری شاعر عرب شباهت دارد و این موارد شباهت نیز قابل توجه است. رجوع به خیامی شود.

فارسی به انگلیسی

حل جدول

عمر خیام

دانشمند ایرانی سده پنجم و نویسنده کتاب نوروزنامه

اولین کسی که هندسه تحلیلی را برای حل معادلات به کار برده است

ریاضی دان معروف ایرانی قرن پنجم

نویسنده اثر نوروزنامه


شهر عمر خیام

نیشابور


اثری از عمر خیام

نوروزنامه

فرهنگ معین

خیام

(خَ یّ) [ع.] (ص.) خیمه دوز، خیمه فروش.

معادل ابجد

عمر خیام

961

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری