معنی عصرجمعه

فیلمی از مونا زندی حقیقی

مونا زندی

عصرجمعه

عصرجمعه

عصرروزدهم، آقایوسف، کیفر، اثیری، شام آخر، تله، عاشق، عصرجمعه، کافه ستاره، شبهای روشن‏، زندگی خصوصی، ندارها، مادرپاییزی، غیرمنتظره، زمان می ایستد، یک شب، جایی برای زندگی، گاهی به آسمان نگاه کن، آخربازی

آخربازی، آقایوسف، ابرهای ارغوانی، اثیری، به خاطر پونه، تله، جایی برای زندگی، خط ویژه، دهلیز، زمان می ایستد، زندگی خصوصی، شام آخر، شبهای روشن‏، عاشق، عصرجمعه، عصرروزدهم، غیرمنتظره، کافه ستاره، کیفر، گاهی به آسمان نگاه کن، مادر پاییزی، مردن به وقت شهریور، ندارها، یک شب

معرفی کامل فیلم عصر جمعه به همراه خلاصه داستان و اسامی بازیگران فیلم عصر جمعه و اطلاعات تکمیلی
عصر جمعه فیلمی به کارگردانی مونا زندی حقیقی و نویسندگی فرید مصطفوی محصول سال ۱۳۸۴ است. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول را در بیست و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. اکران این فیلم به دلیل مشکلات مجوز انجام نشد و نهایتا پس از ۱۵ سال و در شهریور ۱۳۹۹ در نمایش خانگی منتشر شد.
بازیگران
رؤیا نونهالی در نقش سوگند (شقایق)
هانیه توسلی در نقش بنفشه
مهرداد صدیقیان در نقش امید
رامین راستاد در نقش هادی (مکانیک کار و اوستای امید)
وحید و سعید شمس
محمد رضا منصوریان
داستان
عصرجمعه داستان زنی است به نام سوگند (رؤیا نونهالی) که با نوزادی از زندان آزاد می‌شود. در عصر یکی از روزهای پاییزی سوگند (رویا نونهالی) به همراه عموی خود (قدیر) از باغ باز میگردند. در بین راه عموی سوگند به او تجاوز میکند. پدر سوگند که از تجاوز برادرش به دخترش بی خبر است و به تازگی برادر خود (قدیر) را از دست داده، به دلایلی دخترش سوگند را از خانه بیرون کرده و سوگند هم به تهران میرود. سوگند در تهران به عنوان دختر فراری دستگیر شده و برای مدتی به زندان میافتد. در زندان متوجه می شود که باردار است و دیگر برای سقط بچه دیر شده. مجبور میشود کودک را در فقر بزرگ کند و ۱۵ سال بعد از این اتفاقات درحالی که زندگی سوگند مقداری سروسامان گرفته خواهر او بنفشه (هانیه توسلی) که در دانشگاه تهران قبول شده به تهران رفته و به دنبال خواهرش سوگند میگردد و در آخر با پیگیری های زیاد منزل خواهرش را پیدا میکند و میگوید که پدرش در بستر بیماری افتاده و از کار خود پشیمان است. در همین حین که سوگند درحال توضیح دادن برای برنگشتن خود به شهرشان بود امید (مهرداد صدیقیان) از پشت در، در حال گوش دادن به مکالمه بین خاله اش و مادرش است، متوجه می شود که حاصل رابطه نامشروع و تجاوز عموی مادرش است و مادرش در تمام این سالها در مورد پدرش به او دروغ گفته، شدیدا تحت تأثیر قرار می‌گیرد و پس از درگیری خیابانی به کانون فرستاده می‌شود در آخر بنفشه او را متقاعد میکند که باید با این قضیه کنار آمده و مادرش را به خاطر دروغش ببخشد. درنهایت سوگند هم راضی میشود بعد از ۱۵ سال به شهرشان برگرد و به دیدار پدر مریضش برود.

478