معنی عرقچین
فرهنگ معین
(~.) [ع - فا.] (اِ.) نوعی کلاه ساده از پارچه نازک که در زیر کلاه یا عمامه بر سر گذارند.
حل جدول
نوعی کلاه پارچهای یا بافته شده نخی بدون لبه و معمولاً سفیدرنگ
عرقچین
نوعی کلاه پارچه ای یا بافته شده نخی بدون لبه و معمولاً سفید رنگ
نوعی سرپوش و عرقچین
شبکلاه
نوعی کلاه پارچهای یا بافته شده نخی بدون لبه و معمولاً سفیدرنگ
عرقچین
فارسی به انگلیسی
Coif, Skullcap, Tarboosh, Yarmulke
فرهنگ فارسی هوشیار
خویچین دستارچه (صفت) نوعی کلاه از پارچه یا منسوج نازک که در زیر کلاه یا عمامه گذارند و یا به تنهایی در خانه بسر نهند.
فرهنگ عمید
عرقگیر، عرقچین که زیر کلاه یا عمامه بر سر میگذارند،
معادل ابجد
433