معنی عایق شده

حل جدول

عایق شده

ایزوله


عایق بندی شده

ایزوله


عایق

نارسانا


عایق ‌بندی

ایزولاسیون


عایق نمودن

ایزوله کردن


عایق ضدرطوبت

ایزوگام

لغت نامه دهخدا

عایق

عایق. [ی ِ] (ع ص) رجوع به عائق شود.

فرهنگ عمید

عایق

آنچه سر راه کسی یا چیزی واقع می‌شود،
(فیزیک) ماده‌ای که برق، حرارت، صدا، و مانند آن از آن عبور نمی‌کند، نارسانا: عایق صوتی،

فارسی به عربی

عایق

عائق، عازل، کابح


عایق گذاری

عزل


عایق باران

معطف

فرهنگ معین

عایق

باز دارنده، مانع، جسمی که حرارت یا جریان برق را از خود عبور ندهد. [خوانش: (یِ) [ع. عائق] (اِفا.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

عایق

بازدارنده، رادع، مانع، نارسانا،
(متضاد) رسانا، هادی

فرهنگ فارسی هوشیار

عایق

آنکه سر راه کسی یا چیزی واقع شود، نارسانا، آنچه جریان برق یا صوت را از خود عبور نمی دهد


عایق کاری

اندایش پر کردن فواصل خالی در ساختمان.

معادل ابجد

عایق شده

490

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری