معنی طلایی

فرهنگ معین

طلایی

منسوب به طلا، ساخته شده از طلا، دارای رنگ زرد، (کن.) بسیار باشکوه. [خوانش: (طَ) [ع - فا.] (ص نسب.)]

حل جدول

طلایی

بور

زرد براق

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

طلایی

زرین

کلمات بیگانه به فارسی

طلایی

زرین

مترادف و متضاد زبان فارسی

طلایی

زری، زرین، زرین‌فام، زرینه، زریون،
(متضاد) سیمین، به رنگ طلا، پررونق، باشکوه، بسیاردلنشین

فارسی به انگلیسی

طلایی‌

Golden, Yellow

فارسی به ترکی

طلایی‬

altın rengi, parlak sarı; altından yapılmış

فرهنگ فارسی هوشیار

طلایی

پارسی است تلایی زرین و رنگ زر رنگ زرد زر گون ‎ (صفت) منسوب به طلا زرین: انگشتر طلایی، برنگ طلا زرد براق: گیسوان طلایی، (اسم) یکی از انواع رنگهای زرد و براق نوعی اکلیلی. برنگ طلا، زرد براق

معادل ابجد

طلایی

60

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری