معنی صیانت

صیانت
معادل ابجد

صیانت در معادل ابجد

صیانت
  • 551
حل جدول

صیانت در حل جدول

  • نگهداری، حفظ کردن، خویشتن نگاهداشتن
مترادف و متضاد زبان فارسی

صیانت در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • حراست، حفظ، محافظت، نگهداری
فرهنگ معین

صیانت در فرهنگ معین

  • (مص م. ) حفظ کردن، خویشتن نگاهداشتن، (اِمص. ) نگه داری. [خوانش: (نَ) [ع. صیانه]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

صیانت در لغت نامه دهخدا

  • صیانت. [ن َ] (ع مص) صیانه. نگه داشتن. نگهبانی. (غیاث اللغات). صون. صیانه. حفظ. وقایه. نگاهداری. خویشتن بازداشتن:
    از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم
    هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود.
    منوچهری. و صیانت نفس از حوادث آفات آن قدر که در امکان آید. (کلیله و دمنه). در ضبط ولایت و شرط جبایت آثار امانت و انوار صیانت و دقایق سیاست و شرایط حراست تقدیم کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی). رجوع به صیانه شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

صیانت در فرهنگ عمید

  • حفظ کردن، نگه‌داشتن،

    [قدیمی] پرهیزکاری،
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

صیانت در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فرهنگ فارسی هوشیار

صیانت در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید