معنی صمیمیت

لغت نامه دهخدا

صمیمیت

صمیمیت. [ص َ می می ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) یگانگی. یک رنگی. یک دلی.

فارسی به انگلیسی

صمیمیت‌

Chumminess, Familiarity, Friendship, Good Faith, Heartiness, Intimacy, Sincerity, Togetherness, Truth

فارسی به ترکی

فرهنگ عمید

صمیمیت

یگانگی، یک‌رنگی، یک‌دلی،

حل جدول

صمیمیت

یکجانی

صفا

یکدلی


صفا ، صمیمیت

یکدلی


صفا، صمیمیت

یکدلی


صمیمیت و دوستی

مهربانی، انس، رفاقت، ارادت

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

صمیمیت

همدلی، یکدلی

فرهنگ فارسی هوشیار

صمیمیت

یگانگی، یکدلی، یک رنگی


عدم صمیمیت

نا یکرنگی نا دوستی

مترادف و متضاد زبان فارسی

صمیمیت

ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی،
(متضاد) دورنگی، دورویی

فارسی به عربی

صمیمیت

اخلاص، الفه، ولاء


صمیمیت وهمدلی

مشارکه


از روی صمیمیت

صادق

معادل ابجد

صمیمیت

590

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری