معنی صباوت

لغت نامه دهخدا

صباوت

صباوت. [ص ِ وَ] (ع اِمص) طفولیت. بچگی. کودکی.


عالم صباوت

عالم صباوت. [ل َ م ِ ص َ وَ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) سن طفولیت. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

صباوت

(صَ وَ) [ع.] (اِمص.) کودکی.

فرهنگ فارسی هوشیار

صباوت

طفولیت، بچگی، کودکی


طفولیت

بچگی، خردسالی، صباوت

فرهنگ فارسی آزاد

صباوت

صَباوَت، در فارسی بمعنای کودکی و خردسالی مصطلح می باشد (ریشه این قبیل لغات عربی است و در فارسی با همان معنای ریشه ای در این قالب و صیغه مورد اصطلاحِ خاص و عام قرار گرفته است مثال دیگر قضاوت است...»

فرهنگ عمید

صباوت

کودکی، بچگی،

حل جدول

صباوت

کودکى


کودکى

صباوت


دوران کودکى

صباوت


دوران کودکی

صباوت

طفولیت، صباوت، نوباوگی، بچگی

مترادف و متضاد زبان فارسی

صباوت

طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی،
(متضاد) کهولت

واژه پیشنهادی

کودکی وبچگی

صباوت،طفلگی


کودک

صباوت-مولود-نوزاد

معادل ابجد

صباوت

499

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری