معنی شیوع

شیوع
معادل ابجد

شیوع در معادل ابجد

شیوع
  • 386
حل جدول

شیوع در حل جدول

  • سرایت بیماری
مترادف و متضاد زبان فارسی

شیوع در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اشاعه، پراکندگی، سرایت، نشر، اشتهار، تداول
فرهنگ معین

شیوع در فرهنگ معین

  • فاش شدن، رایج شدن. [خوانش: (شُ) [ع.] (مص ل.)]
لغت نامه دهخدا

شیوع در لغت نامه دهخدا

  • شیوع. [ش ُ] (ع مص) شیع. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آشکار شدن. (از اقرب الموارد) (آنندراج) (غیاث). آشکارا شدن خبر. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (دهار). آشکارا شدن. (ترجمان القرآن جرجانی ص 63). رجوع به شیع شود. || مشهور و متداول شدن. (فرهنگ فارسی معین). توضیح بیشتر ...
  • شیوع. [ش َ] (ع اِ) فروزینه ٔ آتش. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
  • شیوع. [ش ُ] (ع اِمص، اِ) اشتهار و شهرت و پراش. || هر چیز که همه کس آنرا بدانند و در همه جا فاش باشد. (ناظم الاطباء).
    - شیوع به هم رسانیدن، فاش شدن و آشکارا گشتن و پراش شدن. (ناظم الاطباء).
    - شیوع خبری، استفاضه ٔ آن. پراکنده وفاش شدن آن. انتشار آن. (یادداشت مؤلف). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

شیوع در فرهنگ عمید

  • فاش ‌شدن، آشکار شدن، ظاهر و هویدا شدن،
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

شیوع در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کلمات بیگانه به فارسی

شیوع در کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به عربی

شیوع در فارسی به عربی

  • انتشار، تفشی، موافقه
فرهنگ فارسی هوشیار

شیوع در فرهنگ فارسی هوشیار

  • آشکار شدن خبر، مشهور و متداول شدن
فرهنگ فارسی آزاد

شیوع در فرهنگ فارسی آزاد

  • شُیُوعْ، (شاعَ-یَشِیْعُ) فاش شدن خبر- انتشار پیدا کردن خبر- منتشر و متفرق شدن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

شیوع در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید