معنی شیصبان

حل جدول

شیصبان

یکی از نام های شیطان شیصبان است. و به بنی عباس هم بنو شیصبان می گویند؛ زیرا شیطان در نطفه ی بعضی از آن ها رسوخ کرده بود.

لغت نامه دهخدا

شیصبان

شیصبان. [ش َ ص َ] (ع اِ) مورچه ٔ نر. || سوراخ مورچه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِخ) قبیله ای از پریان. || نام دیوی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).


ضلع

ضلع. [ض ِ ل َ] (اِخ) ضِلع بنی مالک، موضعی است در بلاد غنی بن اعصر، و بنومالک بطنی از جن و مسلمانند. ابوزیاد در نوادر گوید: و کانت ضلعان و هما جیلان من جانب الحمی، حمی ضریه الذی یلی مهب الجنوب واحدها یسمّی ضلع بنی مالک و بنومالک بطن من الجن و هم مسلمون، و الاَّخر ضلع بنی شیصبان و هم بطن من الجن کفار و بینهما مسیره یوم و بینهما واد یقال له الیسرین، فاما ضلع بنی مالک فیحل به الناس و یصطادون صیدها و یحتل بها و یرعی کلؤها، و اما ضلع بنی شیصبان فلایصطاد صیدها و لایحتل بها و لایرعی کلؤها و ربما مر علیها الناس الذین لایعرفونها فاصابوا من کلئها اومن صیدها فاصاب انفسهم و مالهم شرّ، و لم تزل الناس یذکرون کفر هؤلاء و اسلام هؤلاء... (معجم البلدان).

معادل ابجد

شیصبان

453

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری