معنی شکم بند طبی
حل جدول
گن
لغت نامه دهخدا
شکم بند. [ش ِ ک َ ب َ] (نف مرکب) که شکم را ببندد. آنکه شکم را ببندد. || (اِ مرکب) نواری به شکلی خاص برای بستن شکم که اطبا تجویز کنند. پارچه ٔ خاص که بر شکم مردمی که شکمشان بسیار بزرگ شده بندند تا بزرگتر نشود یا بزرگ و کلان ننماید. (یادداشت مؤلف). کمربندی عریض از پارچه ٔ ضخیم که برای منعبزرگ شدن شکم و جز آن بندند. (فرهنگ فارسی معین).
طبی
طبی. [طِب ْ بی] (ص نسبی) منسوب به «طِب ». لغت طِبی، کتاب فرهنگ کلمات مربوط به طب.
طبی. [طَ بی ی] (ع ص) خِلف ُ طَبی ٌ؛ سر پستان مجیب که همواره شیر آید. (منتهی الارب).
طبی. [طَب ْی ْ] (ع مص) بازگردانیدن: یقال طبیته عنه، بازگردانیدم او را از وی. خواندن و کشیدن کسی را: طبیته الیه، خواندم وی را بسوی وی کشیدم. (منتهی الارب) (آنندراج). خواندن. (تاج المصادر بیهقی). || نیک فروهشته و سست گردیدن سر پستان شتر ماده. یقال: طبیت الناقه طبیاً شدیداً. (منتهی الارب) (آنندراج).
طبی. [طُ / طِ] (ع اِ) سر پستان مادیان و سِباع و خر و اسب و ناقه و جز آن. ج، اَطباء. (منتهی الارب) (آنندراج). و فی المثل: جاوَزَالحزام ُ الطبیین، ای اشتد الامر و تفاقم. (منتهی الارب). پستان چارپا. (غیاث اللغات). پستان سباع. (دهار). پستان گوسفند و اشتر و سباع. (مهذب الاسماء).
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی هوشیار
کمربند پهن از پارچه یا کش که جهت جلوگیری از بزرگ شدن شکم میبندند
طبی
پزشکی درمانی سر پستان، چهار پایه باز گردانیدن، خواندن، کشیدن، فرو هشتگی سر پستان منسوب به طب مربوط به امور پزشکی پزشکی: اعمال طبی. یا صابون طبی. صابونی که در طبابت به صورت گرد در دواهای مختلف دندان پزشکی به کار می رود یا به عنون گندزدایی و ضد عفونی های جلدی استعمال شود. یا لغت طبی. فرهنگ شامل لغات و اصطلاحات مربوط به طب.
فارسی به عربی
فرهنگ واژههای فارسی سره
پزشکی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بهداشتی، مربوط بهطب
عربی به فارسی
دارویی , شفا بخش
معادل ابجد
437