معنی شهر مرزی ایران
حل جدول
مهران
شهر مرزی
آستارا
شهر مرزی شمال ایران
آستارا
شهر مرزی ایران و ترکیه
ماکو
شهر مرزی آذری
ماکو
شهر مرزی کشورمان
آستارا
شهر مرزی گیلان
آستارا
شهر مرزی ایلام
مهران
شهر مرزی کردستان
بانه
رود مرزی ایران
ارس
ارس، اترک
تجن
لغت نامه دهخدا
مرزی. [م َ](ص نسبی) منسوب به مرز. مربوط به مرز: سپاه مرزی. قرارداد مرزی، مسائل مرزی. رجوع به مرز به معنی سرحد بین دو مملکت شود.
شهر ایران
شهر ایران. [ش َ رِ] (اِخ) ایرانشهر. کشور ایران. مملکت ایران. (فرهنگ فارسی معین): تا باز که افراسیاب بیرون آمد و دوازده سال شهر ایران گرفته بود و نریمان و پسرش سام بر او تاختها همی کردند تا ایران شهر یله کرد و برفت. (تاریخ سیستان). رجوع به ایران و ایرانشهر شود.
فارسی به عربی
حدود، هامشی
معادل ابجد
1024