معنی شهری در اذربایجان غربی

حل جدول

شهری در اذربایجان غربی

نقده، آواجیق، ارومیه، اشنویه، ایواوغلی، باروق، بازرگان، بوکان، پلدشت، پیرانشهر، تازه‌شهر، تکاب، چهاربرج


شهر اذربایجان غربی

ارومیه، اشنویه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، چالدران، چایپاره، شوط، پلدشت، سردشت، سلماس، شاهین‌دژ، ماکو، مهاباد، میاندوآب، نقده


کوهی در اذربایجان غربی

تخت سلیمان


شهری در جمهوری اذربایجان

باکو، خان‌کندی، سومقاییت ،شکی، شوشا، شیروان ،گنجه، لنکران، مینگه‌چویر ،نخجوان ،نفتالان ،یولاخ


شهری در آذربایجان غربی

مهاباد

میاندواب

ماکو

فارسی به عربی

غربی

باتجاه الغرب، غربی

عربی به فارسی

غربی

باختری , غربی , وابسته به مغرب یا باختر

لغت نامه دهخدا

غربی

غربی. [غ َ] (اِخ) (عمار الَ...) عمار راشدی، متوفی به سال 1251 م. معروف: غربی شاعر و ادیب بود. رجوع به عمار شود. (از اعلام زرکلی چ 1).

غربی. [غ َ رَبی ی] (ص نسبی) منسوب است به باب الغربیه که محله ای است به بغداد و در آنسوی شط قرار دارد. (از انساب سمعانی). در معجم البلدان غَرَبه به یکی از دروازه های بزرگ دارالخلافه ٔ بغداد اطلاق شده است و منسوب آن مطابق قاعده ٔ نسبت غَرَبی می شود. و نصربن احمد غربی بدین ناحیه منسوب است. رجوع به غربه و غربی (اِخ) شود.

غربی. [غ َ] (ص نسبی) منسوب به غرب. مقابل شرقی. مغربی: وماکنت به جانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر. (قرآن 44/28). حکایت باغ غربی و آمدن خواجه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 346). || منسوب به غرب که در تداول امروز به کشورهای اروپا و آمریکا اطلاق شود: بلوک غربی، کشورهای غربی. || منسوب به غرب، که مغرب اقصی و یا ایالتی در مغرب اقصی شامل فاس و مراکش است. رجوع به غرب شود. || (اِ) شراب غوره ٔ خام. (منتهی الارب) (آنندراج). الفضیخ من النبیذ. (اقرب الموارد). || درخت که وقت غروب، گرمی آفتاب بر آن رسد. || نوعی از خرما. || رنگی است سرخ. (منتهی الارب) (آنندراج).

غربی. [غ َ] (اِخ) (الوادی الَ...) ناحیه ای است در حاکم نشین فزان در طرابلس غرب. این وادی از 104کیلومتری شمال غربی ناحیه ٔ مزروق به جنوب غربی امتداد یافته است و در قسمت فوقانی 11 قریه دارد که هرکدام از آنها با نخلستانها محاط شده و مرکز آن تکریت است. قریه ٔ جرمه زمانی مرکز فزان بوده و در نزد رومیها به گارامه شهرت داشته است در اطراف آن ویرانه ها و همچنین مجسمه باقی است. گمان میرود این ناحیه جنوبی ترین نقطه ای بوده است که رومیها بدان رسیده اند. در آن زمان ناحیه ٔ مذکور مانند غات و غدامس مرکز تجارتی مهم بود و اهالی وادی غربی از قوم توارق و غرب وسودانیان تشکیل یافته اند. (از قاموس الاعلام ترکی).

غربی. [غ َ] (اِخ) (397 یا 398- 464 هَ. ق.) ابوالخطاب نصربن احمدبن عبداﷲبن البطر القاری الغربی. ازاصحاب محاملی و عمر سماع کرد و اصحاب حدیث به سوی او رفتند. وی از جماعتی منفرداً روایت کرد، از آن جمله است: ابوالحسن بن رزق البزاز و ابوعبداﷲبن یحیی البیع و دیگران، و قاضی مارستان و دیگران از وی روایت کنند. او از ثقات بود. (از معجم البلدان ذیل غربه).

آشپزی

طرز تهیه آش دوغ ( اذربایجان غربی )

  
طرز تهیه: نخود ها را از شب قبل در ظرف بزرگی اب خیس کنید و تا روز بعد چند بار آب آن را تعویض نمائید. برنج را نیز از شب قبل در آب و کمی نمک خیس کنید.
در قابلمه نخود ها را همراه با ۶ لیوان آب بپزید. پس از اینکه نخود ها پختند برنج را به آن اضافه نموده و صبر کنید تا برنج کاملا مغز پخت شود. دقت کنید که آب آش زیاد نباشد و جا برای اضافه کردن دوغ داشته باشید.
پس از اینکه برنج کاملا مغز پخت شد، سبزی ها را که تمیز پاک کرده و ریز خرد کرده اید، به آش اضافه کنید؛ در ظرف را نیمه باز بگذارید تا سبزی ها تیره رنگ نشوند.
15 دقیقه قبل از آماده شدن آش، دوغ را به آش بیفزائید و مرتب به هم بزنید تا کاملا با آش مخلوط شود. وقتی دوغ را اضافه کردید در ظرف باید کاملا باز باشد تا دوغ نبرد. بعد از حدود 15 دقیقا نمک و فلفل غذا را اضافه کنید. در زمان سرو کردن اش دوغ نیز سیر تازه خرد شده را به آن اضافه نمائید.
نکته: این آش به دلیل داشتن مقدار زیاد دوغ و سیر باعث افت فشار خون میشود. پس در خوردن آن زیاده روی نکنید یا پس از مصرف کمی شیرینی بخورید. در صورت تمایل میتوانید نصف پیمانه جو پرک نیز به این آش اضافه نمائید.

معادل ابجد

شهری در اذربایجان غربی

2899

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری