معنی شرا

لغت نامه دهخدا

شرا

شرا. [ش َرْ را] (اِخ) ناحیه ٔ بزرگی است از نواحی همدان. (از معجم البلدان). رجوع به شراء شود. || نام بلوکی از توابع عراق. (یادداشت مؤلف).

حل جدول

شرا

خرید و فروش

مالک شدن

خرید و فروش، مالک شدن


شرا، بیع

خرید و فروش


شرا ، بیع

خرید و فروش


استملاک ، شرا

مالک شدن


خرید و فروش

سودا

بیع

شرا، بیع

شرا

بیع، شرا


خرید و فروس

شرا


خرید وفروش

شرا


خرید و فروش، مالک شدن

شرا


مالک شدن

استملاک، شرا

فرهنگ عمید

شرا

خریدن،
فروش.δ این کلمه از اضداد است،

فرهنگ فارسی هوشیار

شرا ء

‎ کناره کنار، فروش ازواژگان دوپهلو، بهای کالا ‎ (مصدر) خریدن، (اسم) خرید، فروش (از اضداد) .

آیه های قرآن

و من یعمل مثقال ذرة شرا یره

و هر کس هموزن ذرّه‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند!

معادل ابجد

شرا

501

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری