معنی شتا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(ش) (ص.) گرسنه.
فرهنگ عمید
گرسنه، کسی که ناشتا یا ناهار نخورده باشد: لقمهٴ نان خویشتن نخورد / گر دو هفته همی شتا باشد (کمالالدین اسماعیل: ۴۴۹)،
زمستان، موسم سرما،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
زمستان، گرسنه، ناهار،
(متضاد) صیف
فارسی به عربی
شتاء
فرهنگ فارسی هوشیار
گرسنه، زمستان
فارسی به آلمانی
Winter (m)
معادل ابجد
701