معنی شبانگاه

شبانگاه
معادل ابجد

شبانگاه در معادل ابجد

شبانگاه
  • 379
حل جدول

شبانگاه در حل جدول

فرهنگ معین

شبانگاه در فرهنگ معین

  • هنگام شب، جایگاه چهارپایان و گوسفندان در شب. [خوانش: (شَ) (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

شبانگاه در لغت نامه دهخدا

  • شبانگاه. [ش َ] (اِ مرکب، ق مرکب) وقت و هنگام شب. (از فرهنگ نظام). درآمدن شب. (برهان قاطع). شب هنگام. (آنندراج). وقت شب. (انجمن آرا). هنگام شب. (ناظم الاطباء). وقت درآمدن شب. (بهار عجم) (از رشیدی):
    دو صد منده سبوی آب کش به روز
    شبانگاه لهو کن به منده بر.
    بوشکور.
    بود هر شبانگاه تاریک تر
    به خورشید تابنده نزدیک تر.
    فردوسی.
    از بامداد تا به شبانگاه می خوری
    وز شامگاه تا به سحرگاه گل کنی.
    منوچهری.
    باد شبانگاه وزید ای صنم
    باده فراز آر هم از بامداد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

شبانگاه در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

شبانگاه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

شبانگاه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

شبانگاه در فرهنگ فارسی هوشیار

واژه پیشنهادی

شبانگاه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید