معادل ابجد
شایگان در معادل ابجد
شایگان
- 382
حل جدول
شایگان در حل جدول
- شاهوار
مترادف و متضاد زبان فارسی
شایگان در مترادف و متضاد زبان فارسی
- سزاوار، شایسته، فراوان، خزانه، خزینه، گنج، عریض، فراخ، وسیع، شاهوار، بیگار، بیگاری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
شایگان در فرهنگ معین
- سزاوار، درخور شاه، هر چیز خوب و گران بها، فراخ، خزانه، گنج شاهانه،. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
شایگان در لغت نامه دهخدا
-
شایگان. (ص مرکب) مرکب از: شای (= شاه) به اضافه ٔ گان پسوند نسبت و لیاقت. سزاوار و لایق و درخور. (برهان قاطع). شایسته و شایان. فرد ممتاز. فرد اعلی در میان افراد و نوع آن:
بنگاه تو سپاه زمستان بغارتید
هم گنج شایگانت و هم در شاهوار.
منوچهری.
جهاندیده یوسف هم اندر زمان
سماطی بفرمود بس شایگان.
شمسی (یوسف و زلیخا).
که آن نعمتی بود بس شایگان
که شان داده بد یوسف کامران.
(یوسف وزلیخا).
- کرامات شایگان، بزرگواریهای شاهانه:
زین کرامات شایگان که سپرد
بتو اقبال مقتدای جهان. توضیح بیشتر ...
- شایگان. (اِخ) دهی از دهستان بارمعدن بخش سرولایت شهرستان نیشابور. دارای 64 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
شایگان در فرهنگ عمید
-
شایسته و سزاوار، لایق، درخور،
ویژگی هرچیز خوب و پسندیده و گرانمایه،
[قدیمی] درخور پادشاه،
(اسم) [قدیمی] کار بیمزد و رایگان: اگر بگروی تو به روز حساب / مفرمای درویش را شایگان (شهیدبلخی: شاعران بیدیوان: ۳۴)،
(اسم) (ادبی) در قافیه، قافیۀ شعر که در آن تحکمی باشد: گرچه بعضی شایگاناست از قوافی باش گو / عفو کن وقت ادا دانی ندارم بس ادات (انوری: ۳۷)،
* شایگان خفی: (ادبی) در قافیه، آن است که هرگاه الف و نون که دلالت بر فاعل میکند مانند گریان و خندان با الف و نون اصلی کلمه مانند زمان و مکان قافیه بشود یا آنکه یا و نون نسبت را مانند سیمین و آتشین با یا و نون اصلی مانند زمین و کمین قافیه کنند،
* شایگان جلی: (ادبی) در قافیه، آن است هرگاه الف و نون جمع مانند یاران و دوستان با الف و نون اصلی مانند جان و دهان قافیه بشود، قدما این نوع قافیه را در غزل و قصیده بیش از یک بار نمیآوردند و هرگاه شاعری قافیۀ شایگان میآورد به آن اشاره میکرد و عذر میخواست:. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
شایگان در فارسی به انگلیسی
- Regal, Rich, Royal, Valuable, Worthy
نام های ایرانی
شایگان در نام های ایرانی
- پسرانه، مرد بزرگ، شایسته و شایان
فرهنگ فارسی هوشیار
شایگان در فرهنگ فارسی هوشیار
- لایق، سزاوار
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید