معنی شایسته‌تر

حل جدول

فرهنگ عمید

احق

سزاوارتر، شایسته‌تر،


انسب

مناسب‌تر، شایسته‌تر، درخورتر،


احری

سزاوارتر، شایسته‌تر، درخورتر،


اولی

سزاوارتر، لایق‌تر، شایسته‌تر،
برتر،


اصلح

صالح‌تر، به‌صلاح‌تر، باصلاح‌تر، نیکوتر، شایسته‌تر، سزاوارتر،


اعدل

عادل‌تر، دادگرتر، داددهنده‌تر،
شایسته‌تر برای گواهی دادن،


بایسته

واجب، لازم، ضروری، آنچه لازم و واجب باشد: ندارد پدر هیچ بایسته‌تر / ز فرزند شایسته شایسته‌تر (نظامی۵: ۷۸۰)،


اولی تر

سزاوارتر، شایسته‌تر، بهتر: ترک احسان خواجه اولی‌تر / کاحتمال جفای بوابان (سعدی: ۱۱۲). δ با آنکه اولی خود صفت تفضیلی است، باز هم در فارسی علامت صفت «تر» به آن می‌افزایند،

معادل ابجد

شایسته‌تر

1376

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری