معنی شاهدخت
لغت نامه دهخدا
شاهدخت. [دُ] (اِ مرکب) دخت شاه. دختر شاه. شاهزاده خانم. فرزند مادینه ٔ شاه. || شاه دختر.
فارسی به انگلیسی
Infanta, Princess
فرهنگ فارسی هوشیار
شاهدخت: چرا باید مهتران این چنین سخن گویند که شاه دختر کرا خواهد و کرا خواهد دادن.
حل جدول
فارسی به عربی
امیره
فرهنگ معین
(دُ) (اِمر.) دختر شاه، شاهزاده.
فرهنگ پهلوی
از نام های برگزیده
فرهنگ واژههای فارسی سره
شاهدخت
کلمات بیگانه به فارسی
شاهدخت
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1310