معنی سینوس

فرهنگ فارسی هوشیار

سینوس

فرانسوی مغ لاتینی کپوس زبانزد انگارشی (ریاضی) (اسم) به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند.

لغت نامه دهخدا

سینوس

سینوس. (فرانسوی، اِ) جیب. یکی از نسبتهای مثلثاتی و یکی از خطوط مثلثاتی. سینوس زاویه ٔ a یا قوس a را بعلامت a sin نمایش میدهند. بنابر تعریف در یک مثلث قائم الزاویه سینوس هر زاویه ٔ حاده عبارت است از نسبت ضلع مقابل آن زاویه به وتر. (از دائره المعارف فارسی). بطور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس آن زاویه میگویند. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به جیب در دائره المعارف فارسی و لغت نامه شود.

فرهنگ معین

سینوس

به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند، حفره استخوان های پیشانی و فک اعلی. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

سینوس

(زیست‌شناسی) هریک از دو حفره که در استخوان پیشانی قرار دارند،
(ریاضی) یکی از نسبت‌های مثلثاتی که با علامت sin نشان داده می‌شود،
(ریاضی) نسبت ضلع رو‌به‌روی زاویۀ حاده در مثلث قائم‌الزاویه به وتر، جیب،

حل جدول

انگلیسی به فارسی

sinh

سینوس هیپربولیک، سینوس هذلولی


antisine

معکوس سینوس، عکس سینوس


antrum

سینوس ماکزیلاری، به سینوس فکی گفته می شود.

معادل ابجد

سینوس

186

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری