معنی سینما

سینما
معادل ابجد

سینما در معادل ابجد

سینما
  • 161
حل جدول

سینما در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

سینما در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

سینما در فرهنگ معین

  • ملخص سینماتو - گراف و آن نمایش مناظر و اشیاء و اشخاص به روی پرده نمایش به وسیله دستگاه مخصوص است، محل نمایش فیلم، ~اسکوپ نمایش فیلم بر پرده پهن، تک سینمای کوچک که معمولاً در آن فیلم های هنری و معتبر نمایش داده می شود. [خوانش: (نِ) [فر. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

سینما در لغت نامه دهخدا

  • سینما. [ن ِ] (فرانسوی، اِ) ملخص «سینماتوگراف » و آن نمایش مناظر و اشیاء و اشخاص است بر روی پرده بوسیله ٔ دستگاه مخصوص. (فرهنگ فارسی معین). فن و صنعت و هنر تهیه و نمایش سلسله تصاویری که بر نوارهای سلولوئیدی ضبط شده اند، بنحوی که در تماشاگر توهم حرکت ایجاد شود. اصطلاحاً عکسهایی را که در یک مرحله برمیدارند. اصول سینما؛ صنعت سینما از محصولات قرن بیستم است، ولی کارهای مقدماتی در این زمینه از سنوات بعد از سال 1875 م. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سینما در فرهنگ عمید

  • نمایش سلسلۀ تصاویر مناظر و اشخاص و اشیا و حرکات هنرپیشگان بر روی پرده،
    محل نمایش فیلم بر روی پرده،
    هنر و صنعتی که به ساختن فیلم می‌پردازد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

سینما در فارسی به انگلیسی

  • Cinema, Motion Picture, Movie Theater, Silver Screen
فارسی به ترکی

سینما در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

سینما در فارسی به عربی

عربی به فارسی

سینما در عربی به فارسی

ترکی به فارسی

سینما در ترکی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

سینما در فرهنگ فارسی هوشیار

  • محل نمایش و مناظر و حرکات هنرپیشگان در روی پرده بوسیله دستگاه مخصوص. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

سینما در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

سینما در فارسی به آلمانی

  • Film (n), Filmen, Verfilmen, Film (m), Kino (n)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید