معنی سینجر

فرهنگ عمید

سینجر

اخگر، پارۀ آتش، شراره: سینجر چو باران زرین‌چکان / نگون ابر بارنده از آسمان (فردوسی: لغت‌نامه: سینجر)،

فرهنگ فارسی هوشیار

سینجر

(اسم) پاره آتش اخگر: سینجر چو باران زرین چکان نگون ابر بارنده از آسمان. (فردوسی) توضیح در فهرست ولف این کلمه ضبط شده و به فرهنگ شاهنامه عبدالقادر در نمره 1410 ارجاع گردیده. این بیت در نسخ معتبر شاهنامه نیامده.

لغت نامه دهخدا

سینجر

سینجر. [س َ ی َ ج ُ] (اِ) اخگر و پاره های آتش باشد و شراره ٔ آتش را نیز گویند. (برهان). شراره ٔ آتش و اکثر صاحب فرهنگان نوشته اند که پاره های آتش باشد و آنرا اخگر و لخجه و لخشه نیز نامند. (جهانگیری). شراره و آتش پاره ها. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج):
سینجر چو باران زرین چکان
نگون ابر بارید بر آسمان.
فردوسی.

فرهنگ معین

سینجر

(سَ یَ جُ) (اِ.) پاره آتش، اخگر.

حل جدول

سینجر

پاره آتش، اخگر


معنی سینجر

شعله ی اتش


اخگروپاره آتش

سینجر


شراره و اختر

سینجر


شراره اتش

سینجر


اخگر

سینجر


شراره آتش

سینجر


اخگر و پاره آتش

سینجر


شراره و اخگر

سینجر، پاره آتش

واژه پیشنهادی

شراره

سینجر


پاره آتش

سینجر

معادل ابجد

سینجر

323

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری