معنی سینت پال

حل جدول

سینت پال

مرکز ایالت مینسوتای آمریکا


پال

از سیستمهای تلویزیونی

از سیستم های تلویزیونی


سینت پیتر

کلیسایی در شهر آنتالیای ترکیه

لغت نامه دهخدا

پال

پال. (اِ) ریسمان است و از این مرکب است پالدم یعنی رسنی که در دم اسب کنند. (فرهنگ رشیدی). || (نف مرخم) پالاینده، چنانکه در ناخن پال.

پال. (اِخ) قریه ای است به یک فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق گله دار و در قدیم قصبه ٔ بلوک گله دار بود.


پال لوا

پال لوا. [اُ] (اِخ) کرسی واندِه از ناحیه ٔ سابل دُلُن، دارای 570 تن سکنه.


پال گراو

پال گراو. (اِخ) ویلیام گیفر. سیّاح انگلیسی. مولد لندن در 1826م.1241/ هَ. ق. و وفات در 1888م.1305/ هَ. ق.

پال گراو. (اِخ) فرانسیس. مورخ انگلیسی. مولد بسال 1788م.1202/ هَ. ق. در لندن و وفات در سنه ٔ1861م.1277/ هَ. ق.


خنج پال

خنج پال. [خ ُ ج ُ] (اِخ) شهری بوده بر جنوب فارس میان شهر لار و بندر سیراف و آن را حنجپال بحاء مهمله نیز گویند. (از رحله ٔ ابن بطوطه).


پال اکاستر

پال اکاستر. [ل ِ اُ رُ] (اِخ) یعنی حصار قدیم، چندین قصبه در یونان بدین نامست و بزرگترین آنها در آگری بوز واقع است.


پال اپلیس

پال اپلیس. [ل ِ اُ پ ُ] (اِخ) (یعنی شهر قدیم) شهری قدیم است در ایتالیا که پس از خراب شدن آن شهری دیگر بنام تیاپلیس یعنی نوشهر بدانجا بنا کردند.


نی پال

نی پال. (اِخ) موضعی است که مشک خوب از آنجا آرند. (رشیدی). نپال. کشوری است در منطقه ٔ هیمالیا از شمال محدود است به تبت و از سه جهت دیگر به هندوستان. رجوع به نپال شود.


آشور بانی پال

آشور بانی پال. (اِخ) رجوع به آسور بانی پال شود.


ناخن پال

ناخن پال. [خ ُ] (اِ مرکب) آماس بسیاردردناک که در اطراف ناخن مردم پدید آید. (ناظم الاطباء). ناخن خاره. (از برهان قاطع). درد ناخن. کژدمه. کژدمک. عقربک. گوشه. داحوس. داحس. کرمیشک. (یادداشت مؤلف). رجوع به ناخن خواره شود. || خلال گونه ای که بدان بن ناخن ها پاک کنند. (یادداشت مؤلف).

معادل ابجد

سینت پال

553

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری