معنی سین

سین
معادل ابجد

سین در معادل ابجد

سین
  • 120
حل جدول

سین در حل جدول

  • حرف نوروزی
  • از حروف الفبا
فرهنگ معین

سین در فرهنگ معین

  • (اِ.) پانزدهمین حرف از الفبای فارسی، س.
لغت نامه دهخدا

سین در لغت نامه دهخدا

  • سین. (اِ) آهوی کوچک. (دزی ج 1 ص 714). || کسی که تنحنح بسیار کند. (آنندراج) (برهان) (ناظم الاطباء). || نام حرف پانزدهم از حروف الفبای ابجدی. (ناظم الاطباء). حرفی است معروف از حروف تهجی. (برهان). || سیمیا و کیمیا. (ناظم الاطباء) (آنندراج). اشاره بعلم سیمیا به اصطلاح ارباب صنعت. (برهان) (آنندراج). رجوع به حرف «س » شود. توضیح بیشتر ...
  • سین. (اِخ) نام حضرت رسالت صلوات اﷲ علیه و آله. (برهان). در یس، یاسین «و یاسین معناه یا انسان او یاسید». (؟) (منتهی الارب) (از حاشیه برهان چ معین). توضیح بیشتر ...
  • سین. (اِخ) نام شهر چین است و معرب آن صین باشد. (آنندراج). رجوع به صین و چین شود. توضیح بیشتر ...
  • سین. (اِخ) در بابل سین را رب النوع ماه میدانستند. (ایران باستان ج 1 ص 202 و 382). توضیح بیشتر ...
  • سین. [ی ِ] (اِخ) آسوان. از شهرهای مصر قدیم که امروز آن را آسوان نامند. (فرهنگ فارسی معین). توضیح بیشتر ...
  • سین. (اِخ) (سئین) دهی است از دهستان ایردیموسی بخش مرکزی شهرستان اردبیل. دارای 469 تن سکنه. آب آن ازرود سئین. محصول آنجا غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

سین در فرهنگ عمید

گویش مازندرانی

سین در گویش مازندرانی

  • بغض – کینه
  • مرتعی در پرتاس لفور سوادکوه
فرهنگ فارسی هوشیار

سین در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) حرفی از الفبای فارسی و عربی، رمز است برای } سیمیا ‎. {، سید (رسول ص). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید