معنی سیلیسیوم

فرهنگ فارسی هوشیار

سیلیسیوم

فرانسوی بنشن از کیاها


مونل

(اسم) آلیاژی است از مس (‎ 28 درصد) نیکل (‎ 67 درصد) آهن (‎ 3 درصد) و مقادیری اندک از کربن سیلیسیوم و منگنز

انگلیسی به فارسی

silicon

سیلیسیوم

سوئدی به فارسی

kisel

سیلیسیوم،

فنلاندی به فارسی

pii

حرف شانزدهم الفبای یونانی , عدد هشتاد , نسبت پیرامون به شعاع دایره, سیلیسیوم.

فرهنگ عمید

سیلیس

ماده‌ای مرکب از سیلیسیوم و اکسیژن که در طبیعت هم به‌صورت آزاد و هم به‌صورت سیلیکات‌ها فراوان است و در شیشه‌سازی، تصفیۀ آب و مواد آرایشی و دارویی کاربرد دارد،

لغت نامه دهخدا

سلیس

سلیس. [س َ] (معرب، اِ) لاتینی «سیلیس، سیلیسیوم ». سیلیس. دزی «سلیس » را با تردیدی نقل و آنرا (نام گیاهی) ترجمه کرده و نوعی از (عینون) دانسته است. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). به معنی سلسیس است که سنگ پا باشد و آن نوعی از سنگ متخلخل است. (برهان). رجوع به سیلیس شود. || (ص) آشنا. مأنوس. || غیرمعلق. (ناظم الاطباء). || (ع ص) روان و هموار. (غیاث) (آنندراج).
- سلیس نویس، واضح نویس. آنکه واضح و خوانا نویسد. (ناظم الاطباء).


زمین

زمین. [زَ] (اِخ) سیاره ای که ما در آن منزل داریم واز آن نشو و نما می کنیم... در مدت 24 ساعت یکدفعه بر دور خود می گردد و در مدت 365 روز و شش ساعت و چند دقیقه بر دور شمس گردش می کند و بی نهایت کوچکتر است از شمس. و تقسیم می کنند سطح زمین را بواسطه ٔ خطوط اعتباری از یک قطب به قطب دیگر بدو جهت و این خطوط موهوم را که دوائر نصف النهار و درجات طول گویند 180 درجه در مشرق نصف النهار پاریس و 180 درجه در مغرب نصف النهار فرض شده اند و علاوه بر آنها خطوط متوازی دیگری فرض کرده اند که آنها را درجات عرض می نامند و از خط استوا تا بقطب شمال 90 درجه و از آنجا تا به قطب جنوب نیز 90 درجه فرض شده است. (ناظم الاطباء). یکی از کرات منظومه ٔ شمسی که مدار گردش آن بدور خورشید پس از عطارد و زهره می باشد. زمین محل زندگی انسانها و حیوانات دیگر و گیاهان مختلف می باشد. در هر 24 ساعت یکبار به دور خود و در هر سال (365 روز) یکبار بدور خورشید می چرخد، اولی را حرکت وضعی و دومی را حرکت انتقالی گویند. تشکیلات کره زمین از خارج بداخل عبارتست از: 1- کره ٔ هوا یا آتمسفر و یا جو که خارجی ترین قسمت ساختمان زمین است و از گازهای مختلف که قسمت عمده ٔ آن ازت، اکسیژن و بخار آب است، تشکیل شده است. 2- کره ٔ آب که بر روی پوسته ٔ جامد قرار گرفته و در برخی نقاط پوسته ٔ جامد از سطح آب خارج و تشکیل خشکیها را داده است. 3- پوسته ٔ جامد که محل نشو و نما و زندگی گیاهان گوناگون و جانوران مختلف و آدمیان باشد. 4- قسمت مذاب زمین که در اعماق بالغ بر 60 کیلومتری پوسته ٔ جامد زمین قرار دارد. مذاب بودن این طبقه بعلت حرارت زیاد آن است. 5- هسته ٔ مرکزی که جامد است... ارض. کره ٔ ارض. کره ٔ زمین.
پیدایش زمین مطابق فرضیه ٔ لاپلاس: منظومه ٔ شمسی که زمین یکی از سیارات آن می باشد، ابتدا بصورت توده ٔ ابر مانند متحرکی بودکه به دور خود حرکت داشته و قسمت اعظم 699700 خورشید را تشکیل داده. بقیه، سیارات را بوجود آورده است. مطابق این عقیده توده ٔ ابرمانندی که زمین را تشکیل داده است بر اثر دوری از کانون حرارت و نقصان تدریجی گرمای آن سرد و سخت گردیده و اولین قشر پستی و بلندی های زمین را تشکیل داده. ضمناً بخار آب موجود در آتمسفر اولی بر اثر نقصان تدریجی حرارت، بمایع تبدیل گشته و در پستی های زمین جمع گردیده و اقیانوس های نخستین را بوجود آورده است. (از فرهنگ فارسی معین). سیمین سیاره ٔ منظومه ٔ شمسی. بعد آن از خورشید 149/5 میلیون کیلومتر و مدت مدار آن به گرد خورشید 365 روز و ربع و مدت دوره ٔ محوری آن 24 ساعت و آن را یک قمر است. و میان ناهید (زهره) و بهرام (مریخ) قراردارد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). یکی از سیاره های منظومه ٔ شمسی که از لحاظ بزرگی پنجمین و از حیث فاصله اش به خورشید سومین سیاره ٔ این منظومه است و یگانه سیاره ای است که از وجود حیات در آن اطلاع قطعی حاصل است. دو سیاره ٔ نزدیکتر از زمین به خورشید در حدود 000، 500، 149کیلومتر است. زمین را پوششی از گاز احاطه کرده است که قسمت عمده ٔ آن اکسیژن و ازت می باشد و او را یک قمر است. وسعت خشکی های آن در حدود 000، 800، 148 کیلومتر مربع و وسعت اقیانوسها در حدود 000، 200، 361 کیلومتر مربع می باشد.
ابعاد و شکل زمین: زمین تقریباً کروی است و در بسیاری از مسائل می توان آن را کره ای پنداشت که محیط دایره ٔ عظیمه ٔ آن 40/000 کیلومتر است. شعاع چنین کره ای 6366 کیلومتر می باشد، ولی در حقیقت زمین کره ٔ کاملی نیست، بلکه در دو قطب فرورفتگی و در استوا برآمدگی دارد. جرم زمین تقریباً 1021 * 6 تن و جرم مخصوص متوسط آن 5/552 است.
حرکات زمین: معروف ترین حرکات زمین عبارتند از حرکت وضعی و حرکت انتقالی آن. حرکت وضعی زمین که بوسیله ٔ «فوکو» ثابت شد، حرکتی است از مغرب به مشرق بر گرد خط موهومی موسوم به محور زمین که از مرکز زمین بر استوای آن عموداست. نقاط تقاطع محور زمین را با سطح آن دو قطب زمین قطبین جغرافیایی میخوانند. زمان یک دوران کامل زمین در طول محورش شبانه روز می باشد. این حرکت سبب طلوع و غروب ظاهری خورشید و ماه و ستارگان و توالی روشنی و تاریکی است. علاوه بر حرکت وضعی، زمین سالی یکبار به دور خورشید حرکت انتقالی می کند، مدار این حرکت بیضی است که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد. سرعت این حرکت در حدود 35 کیلومتر در ثانیه است. خروج از مرکز مدار زمین در حدود 1/60 است به سبب این خروج از مرکز، فاصله ٔ متوسط زمین تا خورشید در طی سال از مقدار متوسط خود یعنی 000، 500، 149 در حدود 000، 800، 4 کیلومتر تغییر می کند. این اختلاف آن اندازه نیست که در اقلیم مؤثر افتد، چنانکه در نیمکره ٔ شمالی، در زمستان زمین به خورشید نزدیک تر است تا در تابستان، محور زمین نسبت به صفحه ٔ مدار آن زاویه ای برابر 66 درجه و 33 دقیقه و 01 ثانیه دارد و این میل محور توأم با حرکت انتقالی زمین، سبب درازتر بودن روزها در تابستان نسبت به زمستان می باشد و علت اولیه ٔ پیدایش فصول نیز هست. حرکات زمین منحصر به حرکات وضعی و انتقالی نیست، زیرا در ضمن گردش سالانه ٔ زمین بدور خورشید، خود با سرعتی در حدود 2 کیلومتر در ثانیه نسبت به ثوابت حرکت می کند و در این حرکت زمین را با خود می برد. پس مسیر واقعی حرکت زمین نسبت به ثوابت یک منحنی پیچ است. در آغاز هر سال نو، زمین نسبت به خورشید به همان وضع آغاز سال گذشته در می آید، ولی در واقع درحدود 000، 000، 644 کیلومتر بر این پلکان مارپیچی بالارفته است. بالاخره محور زمین خود حرکاتی دارد که از آنها یکی حرکت تقدیمی و دیگری رقص محور است.
ساختمان زمین: جرم مخصوص متوسط سنگهای سطحی زمین در حدود 2/67 است، اما از شکل و اندازه ٔ جرم زمین معلوم میشود که جرم مخصوص متوسط آن بر رویهم 5/5 می باشد؛ بنابراین چگالی هسته ٔ زمین بمراتب بیشتر از چگالی سطح آن است. از مطالعه ٔ امواج زلزله چنین برمی آید که زمین از یک رشته قشرهایی که مانند پوستهای پیاز رویهم قرار گرفته اند، تشکیل یافته است. نظر محققان درباره ٔ ضخامت این قشرها متفاوت می باشد. وجود سه لایه ٔ متمایز در نزدیک سطح زمین تقریباً مسلم است. رفتار امواج زلزله حاکی از این است که در اعماق (نسبت به سطح زمین) دوازده کیلومتری، سی و هفت کیلومتری و شصت کیلومتری در ساختمان زمین انفصال روی میدهد، یعنی خواص فیزیکی لایه ها بطور فاحش تغییر می کند. در عمق 2900 کیلومتری سطح انفصال دیگری قراردارد که در آنجا لایه ها فاحش تر است. بیشتر لرزه شناسان معتقدند که در این امواج زلزله به هسته ٔ مرکزی زمین برخورد می کنند که احتمالاً مرکب از آهن و نیکل بحالت مایع است خلاصه اطلاعات از داخل زمین اجمالاً بدین شرح است: هسته ٔ مرکزی به شعاع 3/470 کیلومتر، لایه ٔ برزخی از سیلیکاتهای آغشته به آهن به ضخامت 1700 کیلومتر، لایه ای از سیلیسیوم و منیزیوم موسوم به سیما، بضخامت در حدود 1140 کیلومتر، سنگهای فوق العاده بازی مشتمل بر لایه ای به ضخامت 23 کیلومتر، لایه ٔ بازالتی که محمل مستقیم قشر جامد زمین و بطور عمده مرکب ازگرانیت و سنگهای گرانیتی است به ضخامت 12 کیلومتر ولایه ٔ خارجی یا قشر جامد زمین که آن را سنگ کره نیز می نامند. اقیانوس ها آب کره را تشکیل میدهند. لایه ٔ گازی موسوم به جو زمین که بر کره ٔ زمین محیط می باشد ازعناصر شیمیائی 96 عنصر در زمین یافت میشود، ولی مواد معدنی موجود حاصل از ترکیبهای آنها به 1000 می رسد داخلی ترین قسمت میانی از سنگهای تهنشینی. لایه های خارجی یا سطحی عبارتند از رس و شن و برنزهای گرانیت و بازالت که در رشته کوهها و نواحی کوهزایی بسبب روراندگی و فراراندگی لایه های تحتانی پدید می آیند. از قشر زمین در حدود 93% جامد و در حدود 7% مایع است. از ماهیت داخله ٔ زمین چندان اطلاعی در دست نیست و این مختصرناشی از مطالعه رفتار امواج زلزله و قشر جامد زمین است. عموماً دما با عمق زیاد می شود (احتمالاً از قرار20 درجه ٔ سانتی گراد در کیلومتر). دمای گدازهای آتش فشانی که از آتشفشانهای زنده به خارج پرتاب می شود، درحدود 1100 درجه ٔ سانتی گراد است. بعضی از محققین چنین می پندارند که از عمق 50 کیلومتری میزان ازدیاد دمابمقدار معتنابهی تنزل می کند و محتملاً دمای هسته ٔ مرکزی زمین بیش از 2000 یا 3000 درجه سانتی گراد نخواهدبود. هر چه بیشتر بطرف مرکز زمین نزدیک شویم، فشار افزایش پیدا می کند و فشار در عمق دو هزار کیلومتری را برابر یک میلیون آتمسفر تخمین زده اند و فشار مرکز زمین ممکن است 3/5 برابر آن مقدار باشد.
سن و منشاء زمین: سن زمین را تاریخ گذاری بوسیله ٔ رادیو آکتویته بدست می آوردند و این مطمئن ترین وسیله ٔ تخمین صحیح است. قدیمترین سنگهای زمینی بر این اساس در حدود 000، 000، 2800 سال سن دارند و سن سنگهای شهابی را در حدود 000، 000، 4500 سال تخمین زده اند و چنین پیداست که سن زمین به سن سنگهای شهابی نزدیک تر می باشد. منشاء و نحوه ٔ پیدایش زمین هنوز بطور قطعی روشن نشده است. «فرضیه ٔ سیارگان »، منظومه ٔ شمسی را ناشی از آن میداند که به سبب عبور ستاره ای از نزدیکی خورشید مقداری از جرم خورشید بر اثر جاذبه ٔ آن ستاره کنده شده و سیارگان منظومه ٔ شمسی از آن پدید آمده اند. نظریه ٔ دیگری هست که زمین قسمتی از ستاره ای است که منفجر شده است. (از دائره المعارف فارسی):
که هر بامدادی چو زرین سپر
ز مشرق برآرد فروزنده سر
زمین پوشد از نور پیراهنا
شود تیره گیتی بدو روشنا.
فردوسی.
بر آن آفرین کافرین آفرید
مکان و زمان و زمین آفرید.
فردوسی.
درود جهان آفرین بر تو باد
همان آفرین زمین بر تو باد.
فردوسی.
چو دریا و چون کوه و چون دشت و راغ
زمین شد بکردار روشن چراغ.
فردوسی.
ز فرّش جهان شدچو باغ بهار
هوا پر ز ابر و زمین پرنگار.
فردوسی.
اسب تاختن گرفتم، چنانکه ندانستم که بر زمینم یا در آسمان. (تاریخ بیهقی).
زمین همچو گوی و چو گوی آسمان
فراوان مر او را دلیل و گواست.
ناصرخسرو.
من آنم که چون آتشی زیر دارم
ز ننگ زمین در هوا می گریزم.
خاقانی.
ناله گر سوی فلک رفت رواست
سایه باری به زمین بایستی.
خاقانی.
عیسی دوم آمده به زمین
باز بر آسمان چارم شد.
خاقانی.
تو زیر زمین شدی چو خورشید
تا کی ز بر سمات جویم.
خاقانی.
همان گوی را مرد هیئت شناس
به شکل زمین می نهد در قیاس.
نظامی.
- زمین به آسمان دوختن، زمین و زمان را بهم دوختن. کنایه از منتهای جهد و کوشش کردن. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به زمین وزمان بهم دوختن و ترکیب بعدی شود.
- زمین را به آسمان دوختن، کنایه از زیاده از مقدور دست و پا زدن و کوشیدن. (آنندراج).
گر زمین را به آسمان دوزی
ندهندت زیاده از روزی.
شیخ شیراز (از آنندراج).
رجوع به ترکیب بعد شود.
- زمین و زمان یا زمین و آسمان بهم دوختن، منتهای جهد و کوشش خود کردن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ترکیب قبل شود.


خورشید

خورشید. [خوَرْ / خُرْ] (اِ) (از: خور+ شید) خور. مهر. هور. شمس. شارق. بیضاء. شید. (مهذب الاسماء).روز. غزاله. (یادداشت بخط مؤلف). ستاره ای که جاذبه ٔ گرانشی آن اجرام منظومه ٔ شمسی را بر مداراتشان نگاه میدارد. نزدیکترین ثوابت است به زمین و با وجود عظمت نسبی آن نسبت به اجرام منظومه ٔ شمسی در مقام مقایسه با سایر ستارگان ستاره ٔ زرد کوتوله ای بیش نیست، که در شاخه ای مارپیچی نزدیک حاشیه ٔ خارجی کهکشان جا دارد. برای ساکنین زمین خورشید از مهمترین ستارگان است، اشعه ٔ آن منبع حرارت، نور، مواد غذائی، سوخت و قدرت است. در طی حرکت ظاهری روزانه ٔ خود در آسمان به رشد گیاهان کمک میکند، زمین را گرم میسازد، آب را از منابع مختلف تبدیل به بخار میکند، در تولید بادها سهیم است و اعمال بسیار دیگر نیز انجام می دهد که جملگی آنها برای وجود انسان اهمیت حیاتی دارد. ابعاد و فواصل: فاصله ٔ متوسط خورشید از زمین 149490000 کیلومتراست (فاصله ٔ خورشید را از زمین میتوان بوسیله ٔ اختلاف منظر خورشید یا به وسیله ٔ سومین قانون از قوانین کپلر تعیین کرد). قطر متوسط خورشید 1390400 کیلومتر حدود 109/1 برابر قطر زمین است و حجمش 1300000 برابر حجم زمین میباشد. جرم خورشید را میتوان بوسیله ٔ جاذبه ٔ گرانشی آن بر زمین حساب کرد و آن 133*1/982 گرم یا قریب 1027*2 تن میباشد (331950 برابر جرم زمین)، از روی جرم و حجم خورشید میتوان جرم مخصوص آنرا حساب کرد و آن 1/4 برابر جرم مخصوص زمین یا 1/4 برابر جرم مخصوص آب است. جاذبه ٔ گرانشی خورشید بر سطح رخشانکره مساوی 27/6 برابر جاذبه ٔ گرانشی بر سطح زمین میباشد و بدین حساب شخصی که بر کره ٔ زمین 50 کیلوگرم وزن داشته باشد بر خورشید قریب 1/4 تن وزن خواهد داشت.
حرکات خورشید: خورشید دارای حرکات ظاهری (= حرکت یومی و حرکت سالیانه) و حرکات واقعی است، خورشید در حرکت یومی (حرکت ظاهری کره ٔ آسمان) شرکت دارد. در نیمکره ٔ ما، از مشرق طلوع میکند، در طرف جنوب از نصف النهار محل میگذرد (عبور عَلْیاء) و در مغرب غروب میکند، عبور آن از نصف النهار ظهر حقیقی را مشخص میسازد (شبانروز)، خورشید حرکت (ظاهری) سالیانه ای بدور زمین نیز دارد، که هر روز آنرا قریب یک درجه از مغرب بطرف مشرق میبرد، در این حرکت خورشید سالی یک بار از مقابل برج ها میگذرد، مدار این حرکت در صفحه ٔ دایرهالبروج واقعست، این حرکت در تاریخ نجوم اهمیت فراوان داشته است. اعتدالین و انقلاب و میل کلی مربوط به آن و سال شمسی مبتنی بر آن است (سال تقویم). علاوه بر این حرکات ظاهری حرکت دورانی کهکشان خورشید را با سرعت حدود 1130000 کیلومتر در ساعت در فضا میگرداند، اما در داخل کهکشان هم خورشید ثابت نیست بلکه با سرعتی قریب 72400 کیلومتر در ساعت بجانب صورت فلکی جاثی علی رکبتیه حرکت میکند و اینکه ما از این حرکت سریع خورشیددر فضا بیخبریم بسبب دوری اجرام فلکی است که مأخذ تشخیص این حرکت وضعی خاصی نیز هست که بر طبق ارصاد متعدد کلفهای خورشید و ارصاد طیفی دوره ٔ آن برای قسمتهای مختلف خورشید با تغییر فاصله از استوای خورشید متفاوت است و این امر دال بر این است که خورشید جسمی صلب نیست. دوره ٔ حرکت وضعی خورشید در استوای آن حدود25 شبانروز میباشد. استوای خورشید نسبت به صفحه ٔ دایرهالبروج (صفحه ٔ مدار زمین) /15ْ7 مایل است.
ساختمان طبقات سطحی و داخل خورشید: اطلاعات ما از ساختمان خورشید مستنبط از نوری است که از آن میتابد (یعنی آفتاب) و بر اثر آن بوسیله ٔ تجزیه ٔ طیفی میتوان مواد موجود در خورشید را تعیین کرد. طیف خورشید طیفی است متصل و دارای خطوطی تیره که به خطوط فراونهوه فر معروفند، از مطالعه ٔ این خطوط معلوم شده است که بسیاری از عناصری که در زمین میشناسیم (ئیدروژن، اکسیژن، کربون، آهن، نیکل، سیلیسیوم و غیره) در خورشید وجود دارد. از اتمهای موجود در خورشید قریب 90% اتم ئیدروژن و نزدیک 10% اتم هلیوم است و اتمهای سایر عناصر کمتر از 0/1% میباشند. طبقات سطحی خورشید بحالت گازی هستند وهر قدر بطرف مرکز خورشید بیشتر رویم دما و جرم مخصوص آن بیشتر میشود، قسمت درخشان خورشید که با چشم غیرمسلح مرئی است طبقه ٔ گازی رخشانکره است که بر اساس مطالعات طیفی انرژی تشعشعی خورشید دمای سطح آنرا حدود6000 تا 7000 درجه ٔ صدبخشی تخمین کرده اند. بر اساس ملاحظات و اطلاعات حاصل درباب خورشید محققین طرحهایی برای ساختمان داخل خورشید اندیشیده اند که بر طبق آنهادمای قسمت مرکزی خورشید حدود 15000000 یا شاید 20000000 درجه ٔ صدبخشی است. ماده ٔ مرکزی خورشید با فشار حدود 200بیلیون جو متراکم و حدود 10 بار از سرب سنگین تر است، معذلک بسبب زیادی فوق العاده ٔ دما هیچ ماده ای بحالت جامد یا مایع در خورشید وجود ندارد و در واقع اعماق خورشید گازی است تبهگن که از جامدهایی که مامیشناسیم چگالتر است. جو خورشید مشتمل بر طبقه ای برگردان رنگینکره و تاج خورشید است. اطلاعات از جو خورشید مستخرج از کسوفهای کلی (گرفت) است، در کسوف کلی سال 1842 م. راصدین تاج خورشید و زبانه های درخشان سرخ فامی را که بالای رخشانکره در تاج سر کشیده بود مشاهده کردند، در کسوف کلی سال 1851 از عکاسی استفاده شد و ترقیات سریع حاصل آمد، در 1869 چ. ا. یانگ و وهار کنس خطوط تازه ای در طیف تاج خورشید کشف کردند که هویت آنها 71 سال ناشناخته ماند و سرانجام راصدین را به جو خورشید رهبری کرد، در 1870 یانگ طبقه ٔ رنگینکره را کشف نمود، رصد کسوفهای کلی بعد و تکمیل وسایل رصدو اختراعاتی مانند تاجنگار (تاج خورشید) و خور طیفنگار (خورنگار) بر اطلاعات ما درباره ٔ جو خورشید افزود.
فعالیت خورشید و تشعشعات آن: جرم و شعاع و تابناکی خورشید احتمالاً در طی چندین بیلیون سال اخیر تغییر معتنابهی نکرده است ولی بر سطح آن پدیده های موقت چندی ظاهر میشود که از آنها به فعالیت خورشید تعبیر میکنند و نواحیی از خورشید را که فعالیت در آنها نسبهً شدید است نواحی فعال آن خوانند، معروفترین نوع فعالیت خورشید کلفهای آن است، مشعلهای فورانهای رنگینکره وزبانه های خورشید انواع دیگر فعالیت خورشید هستند. خورشید همواره در فعالیت است و آن در زمین مؤثر میباشد. از نتایج این تأثیرات ضعیف شدن یا خاموشی صدای رادیو و تولید صداهای ناگهانی در رادیو، طوفانهای مغناطیسی و شفق شمالی و شفق جنوبی است که ساز و کار تولید آنها و فعالیت خورشیدی مسبب آنها بدرستی معلوم نیست ولی تعداد و شدت این آثار زمینی هنگامی که کلفهادر منتهای فعالیت هستند بیش از مواقع دیگر است و حتی بعضی از دانشمندان بحرانهای اقتصادی و رفتار انسانی و جنگها و بسیاری از پدیده های اجتماعی دیگر را وابسته به دوره ٔ کلفها میدانند. خورشید علاوه بر نور و حرارت، تشعشعات دیگر و ذراتی نیز صادر میکند، از آن جمله است اشعه ٔ فوق بنفش که قسمتی از آنها به زمین میرسند و عامل عمده ٔ آفتابزدگی هستند (مخصوصاً در پهنه های مستور از برف که اشعه را منعکس میکنند)، خوشبختانه بیشتر اشعه ٔ فوق بنفش هنگام عبور از جو بوسیله ٔ لایه ای از اوزون که در فرازای 20 تا 30 کیلومتری زمین واقع است جذب میشوند، در غیر این صورت اشعه ٔ مذکور برای ما بسیار خطرناک بودند. برای اطلاع از استفاده ای که بشر از خورشید می برد گوییم اگر 0/8 ریال قیمت برق برای هر کیلووات در ساعت بپردازیم در هر ثانیه میبایستی متجاوز از 38200000000 ریال پول بدهیم. بر طبق شواهد زمین شناسی تشعشع انرژی از خورشید لااقل در یک بیلیون سال اخیر تقریباً ثابت مانده است، منبع این انرژی شگرف مورد تحقیقات فراوان قرار گرفته است و امروزه منبع انرژی خورشید را فعل و انفعال هسته ای میدانند. (از دائرهالمعارف فارسی). ستاره ای که روشنایی روز ازآن حاصل می گردد، خورشید مرکز است مر سلسله ٔ سیاری را که ما در آن واقع شده ایم و منظم کننده ٔ حرکت زمین و دیگر سیارات و منبع حرارت و نور است و حیوهبخش عمده ٔ همه موجودات آلیه میباشد و علمای هیئت ثابت کرده اند که خورشید عبارتست از جرمی جامد و منظم و تاریک که آنرا اتمسفر مضیی و متشعشعی احاطه نموده است و فاصله ٔ مابین خورشید و زمین 149ملیون کیلومتر است و ضیای آن بما در مدت 8 دقیقه و 13 ثانیه میرسد و 1400000مرتبه بزرگتر از زمین است، و قبل از زمان کوپرنیک معتقد بودند که خورشید و همه ٔ آسمانها و سیارات آنها بدور زمین می گردند ولی امروز ثابت و مبرهن شده که این حرکتی که ما احساس می کنیم از زمین است و خورشید سیاره ای است ثابت. (ناظم الاطباء):
بخط و آن لب و دندانْش بنگر
که همواره مرا دارند در تاب
یکی همچون پرن بر اوج خورشید
یکی چون شایورداز گرد مهتاب.
پیروز مشرقی.
بحجاب اندرون شود خورشید
چون تو گیری از آن دو لاله حجیب.
رودکی.
ایا خورشید سالاران گیتی
سوار رزم سارو گرد نستوه.
رودکی.
فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید
جامه ٔ خانه بتیک فاخته گون شد.
رودکی.
بلند کیوان با اورمزد و با بهرام
ز ماه برتر خورشید و تیر با ناهید.
بوشکور بلخی.
چو خورشید آمد ببرج بره.
بوشکور بلخی.
ای منظره و کاخ برآورده بخورشید
تا گنبد گردان بکشیده سر ایوان.
دقیقی.
خورشیدتیغ تیز ترا آب میدهد
مریخ نوک خشت تو بر سان زند همی.
دقیقی.
چو خورشید برزد سر از برج گاو
ز هامون برآمد خروش چکاو.
فردوسی.
همی ماهی از آب برداشتی
سر از گنبد ماه بگذاشتی
بخورشید ماهیش بریان شدی
وز او چرخ گردنده گریان شدی.
فردوسی.
دو هفته برآمد بدو گفت شاه
بخورشید و ماه و بتخت و کلاه
که برگوی آن رزم خاقانیان
ببندی چنان هم کمر بر میان.
فردوسی.
اگر ایدون که بکشتن نمرند این پسران
آن ِ خورشید و قمر باشند این جانوران.
منوچهری.
بدهقان کدیور گفت انگور
مرا خورشید کرد آبستن ازدور.
منوچهری.
من و تو غافلیم و ماه و خورشید
بر این گردون گردان نیست غافل.
منوچهری.
نیاید آن نفع از ماه کآید از خورشید.
ابوحنیفه ٔ اسکافی (از تاریخ بیهقی).
چرا غم چه باید چو خورشید هست ؟
اسدی.
چنین داد پاسخ بت دل گسل
که خورشید پوشید خواهی بگل.
اسدی.
چهارم فلک باز خورشید را
کز او مر جهان را سراسر ضیاست.
ناصرخسرو.
عاصی سزای رحمت کی باشد
خورشید را همی بگل اندایی.
ناصرخسرو.
نیست ز خورشید جدا روشنی.
مسعودسعد.
من گاو زمینم که جهان بردارم
یا چرخ چهارمم که خورشید کشم.
معزی.
که داند کرد خورشید جهان افروزرا پنهان ؟
معزی.
خورشید چه سود آن را کو را بصری نیست.
سنائی.
و داروی تجربت مردم را از هلاک جهل برهاند چنانکه جمال خورشید روی زمین را منور گرداند. (کلیله و دمنه). ذکر آن بقلم عطارد بر پیکر خورشید نبشته. (کلیله و دمنه).
خورشید را ز راه کجا افکند غبار؟
شهریاری.
شرح آن دیگران همی ندهم
گر فرودند و گر بر از خورشید.
انوری.
تویی که سایه ٔ عدلت چنان بسیط شده ست
که رخنه کردن آن مشکل است بر خورشید.
انوری.
خرد زآن طیره گشت الحق مرا گفتا که با من هم
بگز مهتاب پیمایی بگل خورشید اندایی.
انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 326).
حسود کور شود فضل من بپوشدلیک
کجا تواند خورشید را بگل اندود.
جمال الدین عبدالرزاق.
آسمان در دور هفتم بعد سال ششهزار
زاده خورشیدی که تختش تاج سعدان آمده.
خاقانی.
از نعل او مه را کله بر چشم خورشید آبله
کاه و جوش زآن سنبله کاین سبز صحرا داشته.
خاقانی.
خواهی سپهر کآن دم خورشید گوی گردد
چون در کفش هلالی چوگان تازه بینی.
خاقانی.
خورشید من بزیر گل آنجا چه می کند
غرقه میان خون دل اینجا من آن کنم.
خاقانی.
هستی خورشید حسن لاجرم از وصل تو
هرکه بنزدیک تراز تو سیه روی تر.
خاقانی.
ز پرگارحمل خورشید منظور
بدلو اندر فکنده بر زحل نور.
نظامی.
ای خداوندی که گر خورشید را فرمان دهی.
عبدالواسع جبلی.
مادح خورشید مداح خود است.
مولوی.
لیکن از مشرق الطاف الهی چه عجب
که چو شب روز شود بر همه تابد خورشید.
سعدی.
ز خورشید پنهان شود موش کور.
سعدی.
سایه با خورشید دانم هم ترازو بوده است.
وحید قزوینی.
- چشمه ٔ خورشید، قرص خور:
چندان بمان که چشمه ٔ خورشید دم برآرد
بالای چشمه سار عدم خاوری ندارم.
خاقانی.
- تیغ خورشید، کنایه از نور خورشید:
تیغ خورشید از جهان پوشیده اند.
خاقانی.
- خورشیدبخت، با بخت بلند:
شه گیتی آرای خورشیدبخت
که بر تارک چرخ بنهاد تخت.
فردوسی.
- خورشید بگل اندودن، کنایه از پنهان کردن امری که در غایت شیوع باشد. (از آنندراج):
خرد زآن طیره گشت الحق مرا گفتا که با من هم
بگز مهتاب پیمایی بگل خورشید اندائی.
انوری (دیوان چ سعید نفیسی ص 326).
- خورشید بگل پوشیدن، کنایه از پنهان کردن امری که در غایت شیوع است. خورشید بگل اندودن:
چنین داد پاسخ بت دل گسل
که خورشید پوشید خواهی بگل.
اسدی.
که با من چه سود است کوشیدنت
بگل روی خورشیدپوشیدنت.
نظامی.
- خورشید تابان، خورشید درخشان:
ز خورشید تابان و از گرد و خاک
زبانها شد از تشنگی چاک چاک.
فردوسی.
- خورشید تابنده، خورشید تابان:
ز خورشید تابنده تا تیره خاک
گذر نیست از حکم یزدان پاک.
فردوسی.
- خورشیددل، کنایه از سخی طبع:
خورشیددلی و مشتری زهد
احمدسیری و حیدراحسان.
خاقانی.
- خورشید رخشان، خورشید تابان:
برون آمد از گرد فرخنده زال
بخورشیدرخشان برآورده یال.
فردوسی.
- خورشید سر دیوار، کنایه از غروب ورفتن آفتاب. (آنندراج).
- || کنایه از آخر عمر. (آنندراج). آفتاب لب بام.
- || کنایه از بپایان رسیدن امری. (آنندراج):
بر هر دلی که پرتو خورشید عشق تافت
خورشید عقل بر سر دیوار میرود.
عمادی شهریاری (از آنندراج).
- خورشیدفر، با فر و شکوه. آنکه فر خورشید دارد:
چنین گفت فرزند را زال زر
که ای نامور پور خورشیدفر.
فردوسی.
- خورشیدوار؛ شبیه بخورشید. خورشیدسان:
بر لب بحر کفش خورشیدوار
قربه ٔ زرین و سقا دیده ام.
خاقانی.
- امثال:
که خورشید هرچند تنها رود
سپاه شب از بیم پنهان شود.
؟
خورشید چو گشت سایه گستر
از ذره ٔ مختصر چه خیزد؟
؟
خورشید دهد روشنی و مشک دهد شم.
؟
- مطلع خورشید، طلوعگاه خورشید:
ای تماشاگاه جانها طرف لالستان تو
مطلع خورشید زیر زلف جان افشان تو.
خاقانی.
صاحب آنندراج گوید: طفل، مشعل، کف، پنجه، لاله، خنجر، فتیله، پنبه، گوی، مهره، یاقوت، زر، آفتابه، ساغر، پیاله، جام از تشبیهات خورشید است، و شواهد زیر را نیز می آورد:
چو یاقوت خورشید را روز برد
بیاقوت جستن جهانی فشرد.
نظامی.
جام خورشید از آن پیش که برگیرد صبح
جام جمشیدی صهبا بصبوحی دارد.
جمال الدین سلمان.
هست قرص مهش ببزم امید
لگن آفتابه ٔ خورشید.
اشرف.
یک درم وار نیاید زر خالص بیرون
گر خمیرش زر خورشید درآرد بعمل.
عرفی.
طفل خورشید را صلابت آن
سربریده ز مادر اندازد.
ثنائی.
اکنون شود ز مشعل خورشید تیره روز
آن محفلی که روشنی از شمع لاله داشت.
قاسم مشهدی.
بیش است از پیاله ٔ خورشید این شراب
مستانه جلوه های فلک از نگاه کیست ؟
صائب.
چون پنجه ٔ خورشید بود زود زبردست
هر دست دعائی که بزیر سر صبح است.
صائب.
خون در شفق ساعد صبح و کف خورشید
از حیرت نظاره ٔ سیب ذقن کیست ؟
صائب.
خرده ٔ انجم ندارد رونقی در کوی صبح
مهره ٔ خورشید شایسته ست بر بازوی صبح.
صائب.
صائب از بس همت من سربلند افتاده است
لانه ٔ خورشید ننگ طرف دستار من است.
صائب.
چه عشوه کرد ندانم لبت که در گردون
ز رشک پنبه ٔ خورشید گشت داغ مسیح.
مفید بلخی.
در شواهد زیرین از کلمات بور بیجاده رنگ، ترک حصاری، خایه ٔ زرین، خلخال زر، زرین چراغ و گل سرخ نیز مراد خورشید است:
دگر روز کاین بور بیجاده رنگ
ز پهلوی شبدیز بگشاد تنگ.
نظامی.
چو ترک حصاری ز کار اوفتاد
عروس جهان در حصار اوفتاد.
نظامی.
چو گردون سر طشت سیمین گشاد
غراب سیه خایه زرین نهاد.
نظامی.
چو خاتون یغما بخلخال زر
ز خرگاه خلخ برآورد سر.
نظامی.
جهان چشم روشن بزرین چراغ.
نظامی.
سحرگه که آمد بنیک اختری
گل سرخ بر طاق نیلوفری.
نظامی.
|| نور شمس. آفتاب. ضوء شمس. (یادداشت مؤلف):
ز خورشید و از آب و از باد و خاک
نگردد تبه نام و گفتار پاک.
فردوسی.
خداوندی که نام اوست چون خورشید گسترده
ز مشرقها بمغربها ز خاورها بخاورها.
منوچهری.
همچو خورشید کجا لشکر سایه شکند
لشکر دشمن به زین شکند شاهنشاه.
منوچهری.
چون شب آید برود خورشید از محضر ما
ماهتاب آید و درخسبد در بستر ما.
منوچهری.
چند پوشاند ز گاه صبح تا هنگام شام
خاک را خورشید صورت گشتن این رنگین ردا؟
ناصرخسرو.
چون طلعت خورشید عیان گشت بصحرا
آنجا چه بقا ماند نور قمری را؟
سنائی.
صدر زمین تواضع و خورشیدطلعتی
وز طلعت تو تافته خورشید بر زمی.
سوزنی.
که در مفارقت بارگاه چون فلکت
مرا ز سایه بخورشید عمر بنشانید.
انوری.
در کنف صبح فر میر محمد
راست چو خورشید نور تام برآمد.
خاقانی.
نور رخ تو طلسم خورشید شکست
خورشید ز شرم سایه از خلق گسست
رخ زرد و خجل گشت و بمغرب پیوست
پیرایه سیه کرد و بماتم بنشست.
خاقانی.
ز خورشید تا سایه مویی بود
که این روشن آن تیره رویی بود.
نظامی.
می رود منفعل از مجلس مستان خورشید
هرکه ناخوانده درآید خجل آید بیرون.
صائب.
|| روح حیوانی. (ناظم الاطباء).

مخفف اصطلاحات انگلیسی

PV Photo Voltaics

فتوولتاییک یا به اختصار PV، یکی از انواع سامانه‌های تولید برق از انرژی خورشیدی می‌ باشد. در این روش با بکارگیری سلول‌های خورشیدی، تولید مستقیم الکتریسیته از تابش خورشید امکان پذیر می‌شود. سلول‌های خورشیدی از نوع نیمه رسانا می‌باشند که از سیلیسیوم یعنی دومین عنصر فراوان پوسته زمین ساخته می‌شوند. وقتی نور خورشید به یک سلول فتوولتاییک می‌تابد، بین دو الکترود منفی و مثبت اختلاف پتانسیل بروز کرده و این امر موجب جاری شدن جریان بین آنها می‌گردد. می توان فتوولتایک را در دسته فناوری‌های انرژی‌های تجدید پذیر (نوشو) قرار داد.

معادل ابجد

سیلیسیوم

226

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری