معنی سیدرضی
حل جدول
گرد آورنده نهج البلاغه حضرت علی (ع)
گرد آورنده نهجالبلاغه
سیدرضی
گردآورنده نهج البلاغه
سیدرضی
گرد آورنده نهج البلاغه حضرت علی (ع)
سیدرضی
اطلاعات عمومی
لغت نامه دهخدا
رضی شیرازی. [رَ ی ِ] (اِخ) حاج میرزا سیدرضی پسر حاجی میرزا علی فخر. رجوع به رضی (حاج میرزا سیدرضی...) شود.
محمد
محمد. [م ُ ح َم ْ م َ] (اِخ) ابن طاهر... رجوع به رضی و سیدرضی شود.
ابوالقاسم
ابوالقاسم. [اَ بُل ْ س ِ] (اِخ) ابن طاووس. رجوع به ابن طاووس سیدرضی الدین علی بن موسی بن جعفر شود.
ذوالحسبین
ذوالحسبین. [ذُل ْ ح َس َ ب َ] (اِخ) لقب شریف سیدرضی. رجوع به محمدبن الطاهربن ذوالمناقب ابی احمد الحسین بن موسی الأبرش شود.
مانک دیم
مانک دیم. (اِخ) لقب سیدرضی، از مانک به معنی ماه و دیم به معنی روی است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کتاب النقض ص 442 و مانگ دیم شود.
مانگ دیم
مانگ دیم. (اِخ) مانک دیم. لقب سیدرضی. و معنی ترکیبی آن ماهرو و در بعضی نسخ این لغت نیامده است. (فرهنگ رشیدی). معنی ترکیبی آن ماهرومی باشد چرا که دیم به معنی روی است. (انجمن آرا).
نهج البلاغة
نهج البلاغه. [ن َ جُل ْ ب َ غ َ] (اِخ) نام کتابی است مشتمل بر خطب و مکاتیب و کلمات قصار حضرت امام علی بن ابیطالب علیه السلام، فراهم کرده ٔ سیدرضی. بر این کتاب شروحی چند نوشته اندکه معروف تر از همه شرح ابن ابی الحدید معتزلی است.
اشرف
اشرف. [اَ رَ] (اِخ) عمربن علی بن الحسین که برادر حضرت باقر بود و نسب جد مادری سیدرضی و سیدمرتضی علم الهدی به وی منسوب است. از مردان باتقوی و فاضل بشمار میرفت و در دوره ٔ بنی امیه و بنی عباس دارای جلالت دینی و دنیوی بود. (از ریحانه الادب). و رجوع به عمر... شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
بنگرید به ولاه (صفت اسم) جمع: والی: ((سیدرضی کیا که از ولات دیالمه و گیلانات بشرف سیادت و فضیلت علم امتیاز داشت و امیر محمد رشتی که از عظمای ملوک آن طرف بود پیشکشهای لایق مرتب داشته باتفاق متوجه شدند. . . ))
معادل ابجد
1084