معنی سگال
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(س) (اِ.) اندیشه.
فرهنگ عمید
سگالیدن
سگالنده، اندیشنده (در ترکیب با کلمه دیگر): بدسگال، چارهسگال، نیکسگال،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اندیشه، فکر، خو، منش
فارسی به انگلیسی
Idea, Thought
فارسی به عربی
نیه
فرهنگ فارسی هوشیار
اندیشه و فکر، خیال
معادل ابجد
111