معنی سکاف - جدول یاب

معنی سکاف

لغت نامه دهخدا

سکاف

سکاف. [س َک ْ کا] (ع ص) کفشگر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).

فرهنگ معین

سکاف

(سَ کّ) [ع.] (ص.) کفش دوز.

فرهنگ عمید

سکاف

کسی که پیشه‌اش کفش‌دوزی است، کفشگر، کفشدوز،

حل جدول

سکاف

کفش دوز

کفشدوز

فرهنگ فارسی هوشیار

سکاف

از ریشه پارسی کفشگر (صفت) کسی که کفش دوزی پیشه دارد کفش دوز.

معادل ابجد

سکاف

161

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری