معنی سپس
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(س پَ) (ق.) پس، بعد.
فرهنگ عمید
ازپس، ازپی، پسازآن، بعد،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آنگاه، آنوقت، بعد، آنوقت، پس، پسازآن،
(متضاد) قبل
فارسی به انگلیسی
Next, Then
فارسی به ترکی
daha sonra, sonra
فارسی به عربی
بعد ذلک، ثم، قادم، لذا
فرهنگ فارسی هوشیار
بعد، پس، بعد از این
فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
Da, Damals, Dann, Folgend, Nachher, Nächst-, Nächst, Nächste, Nächsten, Nächster (m), Nächstes
معادل ابجد
122