معنی سهیم بودن

حل جدول

فارسی به انگلیسی

واژه پیشنهادی

سهیم بودن

ساهم،شریک،شراکت

اشتراک

شراکت-


سهیم و شریک

انباز

همفکر - سهم بر -همدست -همیار-

لغت نامه دهخدا

سهیم

سهیم. [س َ] (ع ص) شریک و صاحب حصه. (آنندراج) (غیاث). هم بهره. (از دهار). انباز. صاحب بخش.

فرهنگ عمید

سهیم

کسی که با دیگری از چیزی سهم ببرد، هم‌سهم، هم‌بهره،

فارسی به عربی

سهیم

مشارک


سهیم شدن

شارک

فرهنگ معین

سهیم

(سَ) [ع.] (ص.) شریک.


بودن

وجود داشتن، هستی، حاضر بودن، اقامت داشتن. [خوانش: (دَ) [په.] (مص ل.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

سهیم

انباز، بهره‌بر، حصه‌دار، سهم‌دار، شریک، شریک‌المال


بودن

وجود داشتن، هستن،
(متضاد) عدم، نبودن، حاضر بودن،
(متضاد) غایب بودن، درحیات بودن، زنده بودن،
(متضاد) مردن، زندگی کردن، زیستن، اقامت داشتن، سکونت داشتن، وجود، هستی،
(متضاد) عدم، فرا رسیدن، شدن

فرهنگ فارسی هوشیار

سهیم

شریک و صاحب حصه، هم بهره

معادل ابجد

سهیم بودن

177

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری