معنی سنبل‌الطیب

فرهنگ عمید

والریان

سنبل‌الطیب،


علف

آنچه چهارپایان می‌خورند، خوراک چهارپایان، گیاه، گیاه ‌سبز،
* علف ‌خرس: [عامیانه، مجاز] ویژگی چیز بی‌ارزشی که به راحتی به دست می‌آید،
* علف گربه: (زیست‌شناسی) = سنبل‌الطیب


سنبل

(زیست‌شناسی) خوشۀ جو یا گندم، خوشه،
(زیست‌شناسی) گیاهی از تیرۀ سوسنی‌ها با برگ‌های دراز و گل‌های خوشه‌ای به رنگ بنفش،
[مجاز] زلف معشوق،
* سنبل ختایی: (زیست‌شناسی) گیاهی پایا از تیرۀ چتریان و معطر که عرق ریشه و دانه‌های آن در عطرسازی و تهیۀ شیرینی و شربت به کار می‌رود،
* سنبل رومی: (زیست‌شناسی) گیاهی بیابانی با برگ‌های دراز خوش‌بو، گل‌های ریز و ریشه و ساقۀ سخت که در طب به کار می‌رود و خواص آن شبیه سنبل‌الطیب است، ناردین، نردین،

مترادف و متضاد زبان فارسی

عطارد

تیر، سنبل‌الطیب


آله

شاهین، عقاب، سنبل‌الطیب

معادل ابجد

سنبل‌الطیب

194

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری