معادل ابجد
سن در معادل ابجد
سن
- 110
حل جدول
سن در حل جدول
- دورنمای عمر
- صحنه تئاتر
- مدت عمر
- آفت غلات
- دندان عرب
- دور نمای عمر
- صحنه نمایش
- آفت گندم، صحنه تئاتر، دورنمای عمر، دندان عرب، مدت عمر، صحنه نمایش. توضیح بیشتر ...
مترادف و متضاد زبان فارسی
سن در مترادف و متضاد زبان فارسی
- پرده، مجلس، صحنه، جایگاه وقوع حادثه، رویداد، حادثه، واقعه، گزارش، شرح، عمر، آفت گندم، دندان. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین
سن در فرهنگ معین
- (~.) [فر.] (اِ.) صحنه نمایش.
- (س) (اِ. ) حشره ای است ریز با بال های کوچک و دهانی خرطومی شکل که آفت گندم است. توضیح بیشتر ...
- (سَ) (اِ.) گیاهی است که بر درخت پیچد، عشقه، سرند، کشور.
- دندان، عُمر،
لغت نامه دهخدا
سن در لغت نامه دهخدا
- سن. [س َ] (اِ) رستنی باشد که بر درختها پیچد و به عربی عشقه خوانند. (برهان) (آنندراج). عشقه بود که بر درخت پیچد. (لغت فرس اسدی) (تحفه ٔ حکیم مؤمن). || سان که مثل و مانند و رسم و عادت و طرز و روش باشد. || سنان. نیزه. (برهان) (آنندراج). توضیح بیشتر ...
- سن. [س َن ن] (ع مص) تیز کردن کارد را بفسان. (منتهی الارب) (آنندراج). تیز کردن. (تاج المصادر بیهقی). || نصب کردن سنان به نیزه. || مالیدن دندان را به سواک. || سخت راندن شتران را. (منتهی الارب) (آنندراج). نیک راندن شتر. (تاج المصادر بیهقی). || ظاهر کردن و آشکارا کردن کاری را. || سفال گردانیدن گل. || سنان زدن یا بدان گزیدن یا شکستن دندان او را. || خوابانیدن و برجستن بر آن. || گذاشتن شتران را در چراگاه. || نیکو کردن سیاست و تیمار کسی را. توضیح بیشتر ...
-
سن. [س ِن ن] (ع اِ) دندان. || سال. (منتهی الارب). || عمر. مدت عمر. زندگانی. هنگام از عمر. (ناظم الاطباء). عمر. (منتهی الارب). سال و عمر. مؤنث است در مردم باشد یا غیر آن. ج، اسنان. (آنندراج). || گاو دشتی. (منتهی الارب) (آنندراج). گاو نر. (مهذب الاسماء). || تیزی مهره ٔ پشت. || جای تراش از قلم. || زبان قلم. || شاخ. || دانه از سیر. || دندانه ٔ راسن. || اکل شدید. (منتهی الارب) (آنندراج).
- سن بلوغ، هنگامی که شخص مکلف شود و به تکلیف رسد. توضیح بیشتر ...
- سن. [س ِ] (اِ) حشره ای است که رطوبت ساق خوشه های گندم و جو بمکد و آنرا خشک یا نزار کند. (یادداشت مؤلف). توضیح بیشتر ...
- سن. [س ِ] (اِخ) دهی است از دهستان قصبه ٔنصار بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان. دارای 350 تن سکنه. آب آن از شطالعرب و لوله کشی خسروآباد. محصول آنجا حنا، مختصری انگور و خرما. شغل اهالی آنجا زراعت، ماهیگیری، حصیربافی و گلاب گیری است. ساکنین از طایفه ٔ نصار هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6). توضیح بیشتر ...
- سن. [س ِ] (اِخ) دهی است از دهستان جراحی بخش شادگان شهرستان خرمشهر. دارای 100 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ جراحی. محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و ساکنین از طایفه ٔ آل ابوکرو می باشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
سن در فرهنگ عمید
- عشقه، گیاهی که بر درخت میپیچد: هست بر خواجه پیخته زفتن / راست چون بر درخت پیچید سن (رودکی: ۵۰۵)،. توضیح بیشتر ...
- حشرهای ریز و دارای بالهای کوچک با دهانی به شکل خرطوم که با آن شیرۀ ساقه و خوشۀ جو یا گندم را میمکد و از بزرگترین آفات گندم و برخی درختان مانند سیب و گلابی است و برای دفع آن علاوه بر سَم از نوعی زنبور استفاده میشود،. توضیح بیشتر ...
- در تئاتر، قسمتی از سالن که در آنجا نمایش اجرا میشود، صحنۀ نمایش،. توضیح بیشتر ...
-
مدتی که از عمر انسان یا جاندار دیگر گذشته باشد، مدت عمر و زندگانی،
* سن بلوغ: سنی که دختر یا پسر به رشد طبیعی برسد، حد رشد یا بلوغ دختر در دین اسلام نهسالگی و پسر چهارده سالگی است،
* سنِ تمییز: سنی که وقتی انسان به آن برسد نفع و ضرر خود را میشناسد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
سن در فارسی به انگلیسی
- Age, Saint, Scene, Years
فارسی به ترکی
سن در فارسی به ترکی
فارسی به عربی
سن در فارسی به عربی
عربی به فارسی
سن در عربی به فارسی
- دندان , دندانه , نیش , دارای دندان کردن , دندانه دار کردن , مضرس کردن. توضیح بیشتر ...
ترکی به فارسی
سن در ترکی به فارسی
گویش مازندرانی
سن در گویش مازندرانی
- سال سن
فرهنگ فارسی هوشیار
سن در فرهنگ فارسی هوشیار
- محل نمایش، صحنه نمایش سال، عمر، زندگانی، دندان
فرهنگ فارسی آزاد
سن در فرهنگ فارسی آزاد
- سِنّ، عُمْر- دَندان (جمع: اَسْنان- اَسِنَّه- اَسُنّ)
- سِنّ، (سَنَّ- یَسُنُّ) وضع کردن (قانون)، قرار دادن- سهل و آسان کردن- اجرا کردن- اداره کردن با حُسْن تدبیر- تصویر کردن- تیز کردن- صیقل دادن- جریان یافتن. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی
سن در فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
سن در فارسی به آلمانی
- Alter [noun], Mit sand bestreuen, Sand (m)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید