معنی سمیرامیس

لغت نامه دهخدا

سمیرامیس

سمیرامیس. [س ِ] (اِخ) ملکه ٔ آشور و بابل که گویند شوهرش حدائق معلقه را برای او ساخت. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی آزاد

سمیرامیس

سِمِیْرامِیس، Semiramis ملکه افسانه ای آشور که در زیبائی و خردمندی شُهره بوده- بابل را ساخته و سلطنتی طولانی کرده و عاقبت بصورت کبوتری در آمده است

معادل ابجد

سمیرامیس

421

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری