معنی سماوات

لغت نامه دهخدا

سماوات

سماوات. [س َ] (ع اِ) ج ِ سماء، آسمان. (آنندراج) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).

حل جدول

سماوات

آسمان های عرب

آسمانها


آسمان ها

سماوات


آسمان های عرب

سماوات


اسمانها

سماوات، افلاک


اسمان ها

سماوات، افلاک

فرهنگ فارسی هوشیار

سماوات

جمع سماء، آسمان


سموات

(اسم) در عربی املایی است برای سماوات

فرهنگ عمید

آیه های قرآن

ا لم تروا کیف خلق الله سبع سماوات طباقا

آیا نمى‏دانید چگونه خداوند هفت آسمان را یکى بالاى دیگرى آفریده است،


الذی خلق سبع سماوات طباقا ما ترى فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور

همان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید؛ در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضادّ و عیبى نمى‏بینى! بار دیگر نگاه کن، آیا هیچ شکاف و خللى مشاهده مى‏کنى؟!


هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوى الى السماء فسواهن سبع سماوات و هو بکل شی‏ء علیم

او خدایى است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، براى شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.

واژه پیشنهادی

اثری از مرتضی الهی

سماوات و خرابات

فرهنگ معین

سماء

(سَ) [ع.] (اِ.) آسمان. ج. سماوات.

معادل ابجد

سماوات

508

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری