معنی سرکیس

سرکیس
معادل ابجد

سرکیس در معادل ابجد

سرکیس
  • 350
حل جدول

سرکیس در حل جدول

  • کلیسایی در شهر اصفهان
لغت نامه دهخدا

سرکیس در لغت نامه دهخدا

  • سرکیس. [] (اِ) قوس و قزح و آن را سردیس و سردیسه گفته اند. (انجمن آرا). قوس و قزح. (اوبهی). رجوع به سدکیس و سرگیس شود. || نام خوش آواز. (اوبهی). توضیح بیشتر ...
  • سرکیس. [س ِ] (اِخ) (1272- 1351 هَ. ق. ) یوسف الیان سرکیس. مؤلف کتاب «معجم المطبوعات العربیه»، منشی یا مدیر بانک عثمانی. در شهرهای بیروت و دمشق و جزیره ٔ قبرس و انقره و استامبول خدمت کرده و در سنه ٔ 1912 م. به مصر منتقل گردید و در آنجا به معاونت فرزندان، کتاب فروشی تأسیس کرد، و در نهم ماه ژوئن 1932 م. مطابق چهارم ماه صفر سنه ٔ 1351 هَ. ق. در سن هفتادوهشت سالگی درگذشت. (از وفیات معاصرین بقلم محمد قزوینی از مجله ٔ یادگار سال پنجم شماره ٔ 1 و 2). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه